در حاشيه بازداشتهاي اخیر وزارت اطلاعات از رسانهها/
آیا یک روزنامه نگار می تواند یک جاسوس هم باشد!
27 بهمن 1391 ساعت 13:53
چه ابزارهایی می توانند مرز بین روزنامه نگاری و جاسوسی را تعیین کند؟ آیا به واسطه قانون می توان این فاصله را مرزبندی کند؟ آبا روزنامه نگاران دستگیر شده واقعا جاسوس هستند یا یک روزنامه نگار هرگز نمی تواند جاسوس باشد؟
در طی سالهای گذشته و با توسعه اینترنت، بسیاری از جوانان خود را روزنامه نگار، ژورنالیست، مفسر و تحلیلگر می پندارند و بی آنکه کمترین پیشینه تحصیلی و حرفه ای در این زمینه داشته باشند در واهیات خود، احساس رجل سیاسی بودن به آنها دست می دهد. در این بین پدیده تازه ای به نام؛ روزنامه نگار فعال سیاسی، در میان اپوزیسیون ایرانی خارج از کشور نیز پدیدار شده که در اغلب گردهمایی های اپوزیسیون در خارج از کشور، این گروه اکثریت را تشکیل می دهد.
به گزارش خط نیوز به نقل از بولتن نیوز، این گروه، هر رسانه همگانی، جلسه و گردهمایی را به منزله سکوی پرتاب می پندارند و شاید افرادی را که در این سالها به نام روزنامه نگار دستگیر کرده اند بتوان از این جمله دانست. فریب خوردگانی که نگاه آنان به دنیای سیاست در سفری به اروپا و آمریکا خلاصه شده و بیشتر برای چند دلار بیشتر یا کمتر، کشور خود را به هیچ می فروشند.
در این خلاصه سعی داریم تا با مروری هر چند کوتاه به مقوله "جاسوسی" و "روزنامه نگاران جاسوس نما" به برخی از شبهات در رابطه با دستگیری های اخیر پاسخ دهیم.
به واقع اینکه می خواهیم بررسی کنیم چه ابزارهایی می توانند مرز بین روزنامه نگاری و جاسوسی را تعیین کند؟ آیا به واسطه قانون می توان این فاصله را مرزبندی کرد؟
در پیشرفته ترین کشور های جهان هم که ادعای دموکراسی مطلق دارند، در بسیاری از موارد عملاً دستان قانون برای تشخیص جاسوس روزنامه نگار از غیر جاسوس بسته است. به راستی که در تمامی انواع دموکراسی و غیر آن، یک روزنامه نگار می تواند نقش یک ماًمور اطلاعاتی جمع آوری خبر را زیر گوش سازمان های اطلاعاتی انجام دهد و در عین حال در بسیاری از موارد از چنگ قانون های وضع شده علیه فعالیت جاسوسی در امان بماند. در برابر آن، یک ماًمور اطلاعاتی نیز می تواند در پوشش روزنامه نگار، به فعالیت های جاسوسی خود بدون نگرانی ادامه دهد و کار را بر سازمان های ضد جاسوسی، سخت و دشوار کند.
"هربرت پاندیک" متولد ۱۹۲۷ میلادی، یک روزنامه نگار سرشناس یهودی اهل دانمارک بود. او تعریف می کند که چگونه از یک روزنامه نگار به جاسوسی برای سازمان امنیت رژيم صهيونيستي (موساد) تبدیل می شود. او می گوید: «مرز میان جاسوسی و روزنامه نگاری چیست؟ برای نمونه من یک آنالیز با ریزه کاری هایش درباره "قبائل سومالی" و رفتار آنان در برابر احزاب سیاسی انجام دادم، من همچنین درباره وضعیت سیاسی "نیجریا"، تحقیق کردم، چیزی که مورد توجه روزنامه ای بود که برای آن کار می کردم. بله این کار من جاسوسی بود، تنها به یک شرط انجام دادم که این گزارش من به مقامات دانمارکی نیز داده شود، دانمارک کشور کوچکی است و موساد، بر پایه یک رسم بنیادین، هرگز از یهودیان در کشوری که زندگی می کنند برای کار های جاسوسی استفاده نمی کند.»
مشابه این موضوع را می توان در فعالیتها و درخواستهای بی بی سی از خبرنگاران خود مشاهده کرد. آنچه غیر قابل انکار است اینکه مسئولین بی بی سی از کارمند خود همواره درخواست می کنند تا با استفاده از موقعیت شغلی در این رسانه سرشناس، به بهانه مصاحبه با مخالفین فعال جمهوری اسلامی در خارج از کشور، در باره آنان کسب خبر کرده و با آنان ارتباط برقرار کنند.
موساد نیز مانند بی بی سی مرتباً از گزارشگران در خارج از اسرائیل، برای کار های اطلاعاتی بهره می گیرد. خبر نگاران جاسوس موساد در جریان مهاجرت یهودیان مقیم کشور یمن، کمک های شایانی برای انتقال یهودیان به اسرائیل انجام دادند. در سال های ۱۹۶۰ میلادی، موساد از روزنامه نگاران اسرائیلی چون "بن پورات" و "یوری دام" استفاده کرد تا آدرس دانشمندان مصری را که دست اندر کار برنامه موشک سازی بودند، به دست بیاورد.
"شینهوا" خبرگزاری کشور چین، از "مارک بوری" روزنامه نگار و نویسنده کانادایی که در استخدام آن خبرگزاری بود، در جهت اهداف جاسوسی استفاده کرده بود. مارک بوری پیش از استخدام در شینهوا، سازمان اطلاعات و امنیت کانادا را با خبر کرده بود. او در ماه اوت ۲۰۱۲، در روزنامه "اتاوا مگزین" پرده از این راز برداشت.
در تاریخ پنجم ژانویه ۲۰۱۱، در هفته نامه پاری ماچ، "کلود مونیکه" روزنامه نگار بلژیکی، از ارتباط بیست ساله خود با سازمان امنیت خارجی فرانسه پرده برداشت.
"یوسی ملمان" کارشناس اطلاعاتی و روزنامه نگار معروف روزنامه صهيونيستي هاآرتص می گوید که شمار بسیاری از روزنامه نگاران اسرائیلی در ارتباط مستقیم با سازمان های اطلاعاتی اين رژيم هستند و شماری از این روزنامه نگاران از افسران پیشین اطلاعات نظامی، موساد و شین بت (سرويس امنيت داخلي رژيم صهيونيستي) بوده اند.
در موردی مشابه در ایران هم بتازگي چند خبرنگار متصل به اردوگاه رسانهاي استكبار بويژه شبكه عمليات رواني بيبيسي بازداشت شدهاند.
در سال ۱۳۸۸ و در جریان فتنه نیز وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی خبر از بازداشت چند تن در ارتباط با رادیو فردا رسانه وابسته به سازمان سيا داد. در همان زمان یکی از مسئولین این رادیو فردا به بخش فارسی صدای آمریکا گفت که آنان خبر های بسیاری را از شنوندگان خود در ایران دریافت می کنند.
در یازدهم و هفدهم بهمن ماه ۱۳۹۱، روابط عمومی وزارت اطلاعات، دو اطلاعیه در باره روزنامه نگاران بازداشت شده منتشر کرد و از بی بی سی ، به عنوان "سازمان عملیات روانی دولت انگلیس" نام برد و روزنامه نگاران بازداشت شده را وابسته به یکی از بزرگترین شبکه های رسانه ای متصل به اردوگاه رسانه ای استکبار نامید.
وزارت اطلاعات از چند لایه بودن، گستردگی بهره برداری از ابزار و روش های خاص ارتباطی در ارسال خبر، دریافت خطوط کاری از عوامل بیگانه، با ابلاغ لیست نیازمندیهای خبری و اطلاعاتی خبر می دهد. وزارت اطلاعات خبر داد که تحلیلهای مهم و مبنایی، غالبا توسط شاخه خارج نشین انجام می شده است.
وزارت اطلاعات، به چرخه عملیات جمع آوری اخبار و اطلاعات و باز نشر و توزیع خطوط کاری و تحلیلها، بین تعداد قابل توجهی از رسانههای همسو، توسط عوامل داخلی شبکه با سوء استفاده از مجاری و امکانات رسانهای اشاره می کند.
وزارت اطلاعات از شناسایی کامل شاخه داخلی و خارجی می گوید و اکثریت قابل توجهی از اعضای آن را عناصر فراری فتنه ٨٨ و همکاران سابق روزنامههای موسوم به "زنجیرهای" می نامد.
در این اطلاعیه، هسته مرکزی را لندن و از سه گروه مستقر در بروکسل، پاریس و استانبول به عنوان زیر شاخه های لندن، نام برده می شود.
وزارت اطلاعات روزنامه نگاران بازداشت شده را در پیوند با دو شبکه دیگر؛ مستند سازان و دوبلور ها که طی یکسال گذشته مورد شناسایی و برخورد قانونی قرار گرفتند معرفی می کند و يك نشانه این ارتباط را وجود تشابه در ساختار و اهداف کلی و جزيی این شبکه ها بیان می کند و معتقد است که این شباهت ها، بیانگر وجود اتاق فکر متمرکز و متصل به سرویس های اطلاعاتی بیگانه و استقرار قرارگاه عملیاتی برای طراحی، هماهنگی و اجرای "جنگ نرم دائمی" علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی است.
در رابطه با نوع فعالیت شبکه هایی مانند بی بی سی و صدای آمریکا قبل از انقلاب هم نمونه های بسیاری وجود دارد و این موضوع چیزی نیست که صرفا دستگاه اطلاعاتی ایران یا دیگر کشورها به آن بعنوان پديده نويي دست یافته باشند.
بی بی سی در سال ۱۹۲۲ میلادی، دو سال پس از تاًسیس رادیو در جهان، بنیانگذاری شد، بخش فارسی این رسانه نيز در دسامبر ۱۹۴۰، در آغاز جنگ جهانی دوم، برای مقابله با رادیو برلن، آلمان نازی تاًسیس شد. هزینه این رسانه از محل بودجه وزارت امور خارجه بریتانیا تاًمین می شود، این رسانه ظاهراً نیمه مستقل است.
سازمان های اطلاعاتی انگلیس دارای چند سده پیشینه حرفه ای سیاه هستند و بیش از دویست سال است که بر پایه روش های نوین و علمی اداره می شوند. بی هیچ تردیدی برنامه های بی بی سی زیر نظر دولت بریتانیا و نظارت سازمان های اطلاعاتی این کشور تنظیم می شود. کارمندان بخش فارسی بی بی سی، نمی توانند از ابتکارات شخصی خود در جهت جمع آوری اخبار از درون ایران، آن هم با تشکیل شبکه هایی مانند شبکه های جمع آوری خبر در سازمان های اطلاعاتی بهره ببرند مگر با همکاری و لیدری شبکه های جاسوسی انگلیس و موساد در ایران.
کارشناسانی که با روش کار سازمان های اطلاعاتی بریتانیا آشنا هستند، بخوبی می دانند که نكات مطرح شده در بيانيه وزارت اطلاعات ايران مبنی بر «چند لایه بودن، گستردگی بهره برداری از ابزار، نحوه ارتباط هسته ادعایی لندن با گروه های بروکسل، پاریس و استانبول» در راستای روش کار سازمان های اطلاعاتی بریتانیا است.
پیشینه سازمان های اطلاعاتی بریتانیا در ایران نشان می دهد که آن ها معمولاً در گرد آوری اخبار و به دست آوردن اطلاعات طبقه بندی شده، از شبکه های کوچک جمع آوری خبر، منطقه ای، بسیار بسته، بر پایه اعتماد متقابل، بدون استفاده از ابزار گسترده و پیچیده، استفاده می کنند. فن آوری های نوین در عرصه خبر در این زمان چنین مأموریتی را ساده تر می کند.
راه انداختن یک شبکه جمع آوری خبر برای استفاده رسانه ای، در کشور هایی چون جمهوری اسلامی، کاری تخصصی است. گردانندگان چنین شبکه ای بجز داشتن تخصص در زمینه اطلاعاتی و امنیتی باید مجهز به دانش روزنامه نگاری باشند.
اطلاعیه وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی مبنی بر محوری قلمداد کردن نقش بی بی سی در تشکیل شبکه جاسوسی روزنامه نگاران جدّی است، بویژه در آستانه دهه فجر و سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی و یاد آوری نقش بی بی سی در دوران انقلاب، پیامد این مسئله، حساسیت مردم نسبت به عملکرد واقعی روزنامه نگاران بازداشت شده را در پی خواهد داشت.
وزارت اطلاعات این احتمال را می دهد که روزنامه نگاران بازداشت شده در ایران مانند بسیاری از خبرنگاران و روزنامه نگاران در سراسر جهان، برای آنالیز و مطمئن شدن از صحت و سقم اخبار، به تبادل اخبار با همکاران کنونی و سابق خود در درون و برون از کشور اقدام کرده باشند.
هرچند وزارت اطلاعات احتمال می دهد که برخی از روزنامه نگاران بازداشت شده در ایران، مورد سوء استفاده همکاران فراری خود قرار گرفته باشند.
اشاره وزارت اطلاعات به گروه پاریس، احتمالا متوجه یک تارنمای اینترنتی است که چند سال پیش از سوی یک روزنامه نگار وابسته به طیف اصلاح طلبان که به فرانسه پناهنده شده اند، راه اندازی شد. بیشتر کسانی که در این روزنامه اینترنتی قلم می زنند وابسته به اصلاح طلبان می باشند و شمار قابل توجهی از آنان به فرانسه پناهنده شده اند. این رسانه اینترنتی خود زیر مجموعه هایی در اینترنت دارد.
گرداننده این روزنامه اینترنتی، ارتباط خوبی با رادیو زمانه در هلند و بی بی سی در لندن دارد، بطوری که شایع است از پشتیبانی های مالی این رسانه ها برخوردار است. مقالات و مصاحبه هایی از گرداننده این رسانه و همکارانش در تارنمای بی بی سی نیز دیده می شود و به نوعی از همکاران این بنگاه خبری بریتانیایی بشمار می رود. به نظر می رسد که یکی از دلایلی که وزارت اطلاعات، گروه پاریس را زیر مجموعه هسته لندن بشمار می آورد، همین همکاری ها باشد.
یکی از همکاران گروه پاریس، به یکی از دوستان خود گفته است كه در سال ۲۰۱۰ میلادی، "م. ه" که در آن زمان درلندن بسر می برد، در سفر محرمانه خود به پاریس، مبلغ چهار صد هزار یورو به گروه پاریس کمک کرده است. در هما ن زمان تأیید شد که یکی از مسئولین گروه پاریس و همسرش که به تازگی به فرانسه پناهنده شده بودند، در جنوب شرقی پاریس خانه ای خریده اند.
گروه پاریس از بودجه خوبی برخوردار است، مسئولین گروه تاکنون به چند روزنامه نگار و هنرمند ایرانی پیشنهاد کار در برابر دریافت حقوق ماهانه داده اند. مبنای حقوق بر پایه حداقل دستمزد قانونی یک کارگر فرانسوی (تقریباً، هزار یورو) تعیین شده است.
به گفته چند تن از فریب خوردگان گروه پاریس، آنها پس از چند ماه به حال خود رها شدند، چند تن از این گروه به ایران بازگشتند و خود را فریب خورده نامیدند، آنان افشا کردند که در اروپا، پول های هنگفتی در این ماجرا هزینه شد. بسیاری از اعضای این گروه در فرانسه ماندگار و با بیکاری و سختی معیشت روبرو شدند. منابع موثق تأیید می کنند که برخی از این ها در فرانسه، مخفیانه هم با منافقين و هم با رضا پهلوی و نمایندگانش دیدار می کنند.
اشاره وزارت اطلاعات به گروه استانبول نیز شايد مربوط به همان شبکه متلاشی شده رادیو فردا در زمستان ۱۳۸۸، باشد. ترکیه پس از انقلاب اسلامی یکی از مسیر های اصلی عبور پناهندگان و فراریان از جمهوری اسلامی بود.
در رویداد های فتنه ۸۸ نيز برخی روزنامه نگاران ایرانی به کشور ترکیه پناهنده شدند و تا رسیدگی به درخواست پناهندگی آنان از سوی دفاتر سازمان ملل در ترکیه به انتظار نشسته اند. برخی از روزنامه نگاران پناهنده به اروپا و آمریکا که توانسته اند جای پایی در رسانه های فارسی زبان این کشورها باز کنند، برای تثبیت موقعیت خود در این رسانه ها، از خدمات این همکاران سابق خود با امکانات اندکی بهره برداری می کنند. کانال های ماهواره ای فارسی زبان نیز تاکنون از نیاز ها و احساسات این گروه از ایرانیان سوء استفاده کرده اند.
همچنین اشاره وزارت اطلاعات به گروه بروکسل می تواند چند روزنامه نگار و ارتباط کاری و دوستی آنان با بقیه همکاران رسانه ای آنان در پاریس و لندن مرتبط شود.
کد مطلب: 10202
آدرس مطلب: http://khatnews.com/vdceww8z.jh877i9bbj.html