پيشـرفـت در پس رفـت

خواجه در فکر نقش ايوان است

19 دی 1395 ساعت 9:24

ما به دو دليل قناعت و نجابت به حصار خلوت سياسي و ميدان گاه و رزمگاه
گروه هاي سياسي تبديل گرديده اگر جنگ تحميلي و بمباران هاي دشمن چرخه توسعه را دچار وقفه نمود طريق اولي تقسيم بندي هاي جناحي نزاع هاي سياسي ميدانگه و برخوردها با گلادياتورهاي خطوط سياسي موجبات بسياري از پسرفت هاي اجتماعي و اقتصادي اين استان شد.


به گزارش گروه سیاسی خط نیوز؛کرمانشاه از لحاظ توانايي، تنوع آب و هوايي، نيروهاي متعهد و معتمد از استان هاي برخوردار کشور محسوب مي شود که همواره قطب قدرت سياسي، اجتماعي و اقتصادي در غرب کشور بوده و در ادبيات سياسي نيز پايگاه و پايتخت استان هاي غربي محسوب مي شده، و پايگاه و جايگاهي مقتدر، توانا و کارنامه اي درخشان در انقلاب و دفاع مقدس دارد. اين استان سينه ستبر مقاومت در دفاع مقدس و دفاع از کيان و آرمان هاي اصولي کشور بوده و از ولايت باوري و دفاع عملي و اعتقادي از کيان اسلام و انقلاب ذره اي کم نگذاشته است، اما استان ما به دو دليل قناعت و نجابت به حصار خلوت سياسي و ميدان گاه و رزمگاه گروه هاي سياسي تبديل گرديده اگر جنگ تحميلي و بمباران هاي دشمن چرخه توسعه را دچار وقفه نمود به طريق اولي تقسيم بندي هاي جناحي نزاع هاي سياسي ميدانگه و برخوردها با گلادياتورهاي خطوط سياسي موجبات بسياري از پسرفت هاي اجتماعي و اقتصادي اين استان شد، کار نابلدها، و نابلدهاي اقتصادي و نابلدهاي غير بومي دمار از روزگار اين مردم شريف درآورده و جز برهه اي کوتاه مديريت هاي سياست باز و فوق حرفه اي دولت هاي اصلاحات، چنان بلايي بر سر منابع توسعه اي استان آورده که سال ها مرمت خرابي هاي مطول خواهد شد. جناح سالاري و خط بازي هاي سياسي، طرد نيروهاي مومن و کاردان از يک سو، و از سوي ديگر سوء مديريت و عدم انگيزه خدمت، ارسال بسته هاي صادراتي نيروي انساني ناتوان چرخه گردش نخبگان اين خاک گهر خيز ولي شناس، مومن و نجيب و قانع را دچار توقف و وقفه نموده و نخبه کشي هاي اين مسير سياسي موجبات عدم پيشرفت و ايجاد پسرفت ها را مشهودتر نموده است. گرچه آمارها گوشه اي از حقيقت تلخ را مي نماياند، اما نگاهي به همين آمارها به ما مي گويد که در زمستان 88 حجم بيکاري استان 11/3 پاييز 88- 12/8 درصد و با صعود بيکاري و سقوط کارخانه ها در ورطه مشکلات اقتصادي و ناتواني در مديريت استان اين آمار در سال 94 به 23/1 مي رسد. خبرگزاري تسنيم در 20 دي 94 مي گويد نرخ بيکاري سنين 15 تا 29 ساله در استان کرمانشاه 47/4 درصد است. در سوم خرداد 95 رئيس اتاق بازرگاني کرمانشاه اعلام مي کند 43 درصد واحدهاي تجاري و صنعتي کرمانشاه تعطيل شده يعني تقريباً قريب نصف نيروهاي کارگاههاي توليد و صنعتي بيکار شده اند. در همين راستا، برخي آمارها چالش برانگيز حکايت مي کند فشارهاي رواني بر مردم استان غلبه وسيعي دارد چنان که رئيس انجمن پيگيري خودکشي ايران مي گويد نرم خودکشي در کشور 5 تا 6 درصد در 100 هزار نفر است در حالي که در کرمانشاه آمار 23 درصد، درصد هزار را نشان مي دهد يعني حدود 4 تا 5 برابر نرم رسمي در کرمانشاه به اين عارضه مبتلائيم. اين آمارها نشان مي دهد که دولت تدبير و اميد در استان کرمانشاه نه تنها توفيقي در مهار بيکاري نداشته بلکه قريب صد درصد بيکاري ها افزوده است. دولت تدبير و اميد به دلايل، عدم صداقت در رفتار اجتماعي انتصاب هاي سياسي، جنگ قدرت بين اصحاب سياسي دولت و سهم خواهان به کارگيري نيروهاي غيربومي در پست هاي کليدي، عدم شناخت دولتيون غيربومي از فرصت ها و تهديدها، بي توجهي محض به خواست هاي منطقي و مشروع مردم عدم اجابت شعارهاي انتخاباتي، و ريخت و پاش هاي وسيع که يک نمونه از آن در سفر معاون اول رئيس جمهور مشاهده شده است. از سوي ديگر ناتواني محض دولت براي استفاده از امکانات استان نظير گردشگري، استفاده موثر از مرز خسروي و پايلوت اقتصادي ورود و امکانات خفته فراوان در مرز، ضد اشتغال بودن در حوزه کشاورزي چه در مناطق سردسير و گرمسير، بي کفايتي و عدم تدبير ورزي براي بازگشايي مرز خسروي به روي زائران اباعبدالله، و خلاصه اين که شعاري عمل کردن و انتخاباتي سفر کردن هاي به جاي سفرهاي کاري موجب شد استان از دولت تدبير و اميد، جز نااميدي، و يأس و پيمان شکني و گرفتار شدن استان به منازعات بي حاصل سياسي و عاقبت تبديل شدن به يکي از استان هاي (پر از بيکاري) در سايه قيموميت تراشي ها و سهم خواهي اصلاح طلبان چيزي عايدش نشده بلکه به سرمايه سوزي هاي کلان دچار شده است. مهم تر از اين ها عدم پاسخگويي است بدون ترديد هيچ مسئولي از دولت راستگويان در هيچ زمينه اي پاسخ شفاف به عملکردخود نمي دهد. مسئولين استان از تراکم بيکاري، و علت ها سخن نمي گويند سياست جواب سئوال با سئوال از رفتارهاي سياسي مسئولين تدبير و اميد است. سرطان بدخيم بيکاري، عدم اشتغال، رکود، ضد اشتغال بودن عامل اشتغال در استان، ناتوان بودن در جذب حتي سرمايه هاي اندک مردم و عدم اعتماد عمومي به دولت موجب شده است که شاهد آن بروز ظهور و رشد( بنگاه گليم و گبه استان باشيم.) حتي آناني که به دست فروشي هم رضايت داده اند از آزارها در امان نيستند، شهرداري و شوراي شهر کرمانشاه به جاي حل معضل اين دسته از مردم شهر که با هزار مصيبت به دست فروشي مشغولند، با ضرب و زور و اجرائيات حداقل سرمايه آنان را به اتلاف مي کشانند، شهرداري به جاي برنامه ريزي، همدلي و کمک و ايجاد بازارچه اي امن، در معرض نگاه عمومي، تقسيم بندي روزها به ايام هفته و بازارسازي، به اجرائيات بازي رو آورده که عملاً اهرم فشار و بدبيني را نسبت به نظام و انقلاب فراهم مي آورد. وقتي موج بيکاري موجب شده تحصيلکرده ها به دست فروشي روي آورند، چرا و به چه دليل شهرداري هم، به نقش ايوان شهر مي انديشد. شهرداري خواجه اي است که نقش ايوان شهر را ترجيح داده و پايه هاي گسسته و ويران بناي دولت در زمينه اشتغال را نمي بيند. لذا شهرداري و شوراي شهر که از آراي همين مردم برخواسته امروز بيش از هر زمان ديگر موظف به ترميم و مرهم گذاري بر اين زخم است. متاسفانه شهرداري کرمانشاه و برخي شهرهاي استان نيز، به جاي هم دردي با خيل بيکاران بر اين زخم نمک پاشي مي کند، روزي نيست که سرمايه اندکي به اتلاف نرسد و دست هاي پينه بسته و يا چشم هاي تحصيل کرده دانشگاهيان شاهد اتلاف مايملک و هستي خود نباشد که اين خود زمينه بسياري ازچالش هاي اخلاقي و اجتماعي و حتي خودکشي ها را فراهم مي آورد. متاسفانه تشنگان قدرت در دولت تدبير و اميد که نتوانسته اند برمعضل اجتماعي بيکاري مرهم درمان و يا حداقل تسکين بنهند و با تاسف شاهديم که شهرداري شده هم با تمام قوت و توان امُر- برسياسي دولتي ها که با اجرائيات و فشار رواني بر مردم حداقل معيشت ها را هم از ناتوان ترين قشر اجتماع بگيرد که متاسفانه شاهد حوادث تلخي در اين زمينه بوده ايم. شعار درمان (صد روزه) اقتصاد به کجا رسيده؟ امروز در خانه هر کرمانشاهي قانع و صبور چندين نيروي بيکار وجود دارد که اگر سوهان روح نباشند حتماً دغدغه هاي روحي و فشار رواني فراواني بر خانواده ها و نيروهاي ارزشمند، توانا و لايق وارد مي کند... و گوش ناشنواي دولت که به ثقل سامعه سياسي دچار شده، در بي خيالي محض يا به دنبال کنسرت است و يا و فلان سخنراني شبه انتخاباتي ... به قول مولانا، حکايت آن خارکن را داشت که خاري را بکاشت و اين خار هر روز در گستره زندگي و راه او گسترش مي يافت، زماني رسيد که ديگر خارکن نه توانايي کندن خار را داشت و نه مهار آن، امروز دولت و دولتيان فقط نظاره گر مشکلات و چالش عديده کشورند و ناتواني مخص آنان در مهار و مديريت به اثبات رسيده و بي شباهت است و به تمثيل زيباي مولانا است که مي فرمايد: خاربن در قوت و بر خاستن خارکن در سستي و در کاستن يا علي


کد مطلب: 45951

آدرس مطلب: http://khatnews.com/vdcdfn0o.yt0kk6a22y.html

خط نيوز
  http://khatnews.com