گزارش از روابط ایران و همسایگان در یک‌سال اخیر

این بود دیپلماسی منطقه‌ای؟

28 مهر 1393 ساعت 20:32

اگر ماجرای سفر امیر مست کویت به ایران را به عنوان یک نشانه خوب از بهبود مناسبات ایران در منطقه تلقی کنیم؛ در مقابل گزاره‌های بسیاری هست که می‌گوید مناسبات همسایگان (آنهایی که درباره آنها بحث شد) با ایران بهبود نیافته است. جای دیپلماسی ایران در تحولات منطقه‌ای خالی است و متاسفانه این درحالی است که این تحولات آینده غرب آسیا را رقم خواهد زد.


هم حسن روحانی در قامت رئیس‌جمهور و هم محمدجواد ظریف به عنوان وزیر امور خارجه، به دفعات اعلام کرده‌اند بهبود مناسبات با کشورهای همسایه، اولویت دیپلماسی دولت یازدهم است. سفر منطقه‌ای جواد ظریف به برخی کشورهای حاشیه خلیج‌فارس نیز در همین راستا ارزیابی شد و مانور تبلیغاتی گسترده‌ای برای آن صورت گرفت.

به گزارش «وطن امروز» اکنون ۱۴ ماه از آغاز به کار دولت یازدهم گذشته است و قاعدتا این مدت، زمان مناسبی برای مشاهده نتیجه دیپلماسی منطقه‌ای دولت یازدهم است. اکنون می‌توان این سوال را مطرح کرد که آیا دیپلماسی منطقه‌ای دولت روحانی طی این مدت، موفق بوده است؟ البته منظور از همسایگان، آن دسته از کشورهایی است که همواره با ایران مشکلاتی داشته‌اند و منشأ شیطنت می‌شدند. اتفاقات اخیر میان ایران و پاکستان، می‌تواند مورد مناسبی برای بررسی دیپلماسی منطقه‌ای دولت در ۱۴ ماه اخیر باشد البته قاعدتا دولت توفیقاتی در حوزه دیپلماسی منطقه‌ای داشته اما شواهد و برون‌داد اتفاقات به عنوان ملاک در نظر گرفته می‌شود.
از همسایه شرقی یعنی پاکستان که نزدیک‌ترین تحولات مربوط به این کشور است، بررسی می‌کنیم.

پاکستان: خبر واقعا غیرمنتظره بود؛ نیروهای مرزی ایران و پاکستان با یکدیگر درگیر شدند و طی این درگیری چند نفر از گارد مرزی پاکستان زخمی شدند. این خبر را رسانه‌های منطقه‌ای منتشر کردند البته بلافاصله این خبر توسط استانداری سیستان و/بلوچستان تکذیب و اعلام شد: «این درگیری بین نیروهای پاکستانی و گروهک‌های فعال داخل پاکستان بوده و ‌به حادثه یکشنبه شب در شهر تفتان که در نزدیکی مرز ایران است ارتباط دارد.» در پاکستان اما روایت به گونه‌ای دیگر بود. روز شنبه سفیر ایران در پاکستان به وزارت خارجه این کشور احضار شد.

بر اساس گزارشات رسانه‌های پاکستانی، مقامات وزارت خارجه پاکستان اعتراض شدید خود را درباره آنچه درگیری مرزی میان نیروهای جمهوری اسلامی ایران و پاکستان می‌خوانند، به سفیر کشورمان ابراز کردند. مقامات وزارت خارجه پاکستان همچنین از علیرضا حقیقیان خواستند درباره این حادثه و ۴مجروح پاکستانی آن تحقیق کرده و نتایج آن را اعلام کند اما دستگاه دیپلماسی ایران نیز در واکنش به این اقدام پاکستانی‌ها بیکار ننشست. وزارت امور خارجه نیز شنبه شب سفیر پاکستان در ایران را احضار کرد.

بر اساس آنچه اداره کل دیپلماسی رسانه‌ای وزارت امور خارجه منتشر کرده، مدیرکل غرب آسیای وزارت امور خارجه ضمن اعتراض نسبت به استفاده و تردد گروه‌های تروریستی و اشرار از خاک پاکستان برای حمله به نیروهای مرزبانی جمهوری اسلامی ایران، خواستار پیگیری جدی و انجام اقدامات لازم برای جلوگیری از تکرار اینگونه حوادث شد. رسول اسلامی در این دیدار خطاب به سفیر پاکستان تاکید کرد: برای ما قابل قبول نیست که تعدادی تروریست و اشرار از داخل خاک پاکستان، سرزمین ما را مورد تجاوز قرار دهند و با حمله به مرزبانان کشورمان آنها را به شهادت برسانند. از سوی دیگر برخی گزارشات از اقدام ایران برای مسدود کردن مرز خود با پاکستان خبر می‌دهد.

به هر حال دلیل این احضار‌های متقابل مشخص است؛ حملات تروریستی از خاک پاکستان علیه ایران، باعث این اتفاقات شده است. اگر روزگاری نیروهای امنیتی ایران عبدالمالک ریگی را در خاک پاکستان تعقیب می‌کردند و حتی اگر گلوله آن سرباز امام زمان (عج) گیر نمی‌کرد؛ ریگی در خاک پاکستان به درک واصل می‌شد اما دولت پاکستان این روزها در موضوع تروریست‌ها با جمهوری اسلامی ایران همکاری نمی‌کند. برنامه طراحی شده تروریست‌ها برای هفته نیروی انتظامی و تاکتیک «بزن در رو» از سوی آنها خشم مقامات انتظامی ایران را برانگیخت تا آنجا که سردار احمدی‌مقدم، فرمانده نیروی انتظامی که طی این مدت ۱۱ نفر از نیروهای خود را از دست داده، بشدت از عملکرد وزارت امور خارجه انتقاد کرد و گفت «دیپلماسی کند» باید تحرک بیشتری داشته باشد. انتظار سردار از وزارت امور خارجه رایزنی‌های موفق بود تا خاک پاکستان به محل امنی برای اسکان تروریست‌ها تبدیل نشود.

این اتفاقات میان ایران و کشوری رخ داده که تا چندی پیش، همه چیز از روابط مساعد آنها خبر می‌داد. سفرهای مداوم مقامات پاکستانی به ایران که عموما به سفر زیارتی آنها به مشهد مقدس یا سفر سیاحتی یوسف علی گیلانی به خاک اجدادی‌اش در شمال کشور منتهی می‌شد، همه حاکی از روابط مساعد میان ۲ کشور بود. در سایه همین مناسبات بود که قرارداد بزرگ انتقال گاز ایران به پاکستان امضا و عملیاتی شد اما سرنوشت این قرارداد گازی هم گویا چندان به نتیجه خوبی نینجامید. قرارداد در دوره بیژن زنگنه، به یک موضوع اختلافی میان طرفین تبدیل شد. پاکستانی‌ها ادعا کردند ایران به‌صورت یکجانبه پیگیری‌ها و انتقال خط لوله را متوقف کرده است و بیژن زنگنه هم صراحتا گفت امیدی به این قرارداد ندارد! خط لوله انتقال گاز ایران به پاکستان به عنوان یک اقدام بزرگ اقتصادی و امنیتی طراحی شده بود. اقدامی که می‌توانست با انتقال سرمایه به مناطق شرقی کشور، ضریب اطمینان بخشی از امنیت را به آن مناطق هدیه دهد، اکنون خود به یک چالش میان ۲ کشور تبدیل شده است. پاکستان کشوری است که اشتراکات فرهنگی بسیار نزدیکی با ایران دارد. پس از ایران، بیشترین جمعیت شیعه را نیز دارد. این همسایه شرقی تنها کشور مسلمانی است که بمب اتم دارد. این کشور دارای بمب اتم البته این روزها با کشوری دچار چالش شده که روز به روز ذخایر اورانیوم غنی شده‌اش؛ کاهش می‌یابد!

عربستان: از همان زمان که حسن روحانی بر صندلی ریاست جمهوری تکیه داد؛ حامیان این دولت در بررسی استراتژی و راهبردهای سیاست خارجی ایران، یک قوت قلب مهم داشتند. آنها به اتکای مناسبات حجت‌الاسلام هاشمی رفسنجانی با ملک عبدالله سعودی، اختلافات با عربستان را تمام شده می‌دانستند. حتی زمانی که دیپلمات مست سعودی یک شهروند ایرانی را به قتل رساند، به‌رغم اعتراضات و مطالبات گسترده عمومی اما این دیپلمات سعودی به کشورش بازگشت تا برنامه‌ریزی‌ها برای بهبود مناسبات با مانع مواجه نشود. ابراز تمایلات برای بهبود مناسبات یکطرفه بود و این ایران بود که بارها تمایل خود برای بهبود مناسبات با سعودی را اعلام کرد اما همزمان با این ابراز تمایلات، سعودی‌ها در اندیشه‌ای دیگر بودند. ۲۸ آبان‌ماه سال گذشته منطقه جناح در بیروت با یک انفجار بزرگ تکان خورد. تروریست‌ها به سفارت ایران در بیروت حمله کردند. ۲۳‌نفر در این عملیات شهید شدند. به گفته شاهدان عینی اگر رشادت برخی نیروهای حزب‌الله لبنان که وظیفه حراست از سفارت را داشتند نبود، آمار آسیب‌دیدگان بسیار فراتر از این بود. در جریان این انفجار رایزن فرهنگی ایران در بیروت نیز به شهادت رسید. این انفجار یک ضربه حیثیتی به ایران بود. بیروت در واقع منطقه امنی برای ایران بود اما در روزهایی که ایران از آمادگی فراوان خود برای بهبود مناسبات با همسایگان خود به‌ویژه عربستان می‌گفت، سفارت ایران در بیروت منفجر شد. چندی بعد عوامل این انفجار دستگیر شدند. یک گروه سلفی با عنوان «عبدالله عزام» این اقدام تروریستی را انجام داده بود. فرمانده این گروه تروریستی نیز فردی به نام «ماجد الماجد» بود که دستگیر شد. ماجرا فاش شد. ماجد یک افسر سعودی وابسته به دستگاه امنیتی عربستان بود.

با افشاگری‌های رسانه‌های لبنانی مشخص شد او یکی از عوامل تروریستی زیر دست بندر بن سلطان، رئیس وقت دستگاه امنیتی سعودی بود. سعودی‌ها پاسخ زشتی به آغوش باز ایران دادند. متاسفانه در سایه تعلل وزارت امور خارجه، ماجد که می‌توانست منبع ویژه‌ای برای طرح دعوی ایران علیه عربستان در مجامع بین‌المللی باشد؛ به طرز مشکوکی در لبنان کشته شد و حتی جنازه او نیز به عربستان سعودی تحویل داده شد. سعودی‌ها که تاکنون چنین گستاخی علیه ایران انجام نداده بودند؛ در انجام و اتمام سناریوی خود موفق بودند. به‌رغم این رفتار اما ظریف چندی بعد به بیروت رفت و جمله‌ای گفت که حزب‌الله لبنان را هم شوکه کرد. او که باید در مقام خونخواهی ایرانیان مظلوم سخن می‌گفت، در کمال حیرت همگان گفت خواهان بهبود روابط با عربستان در «عالی‌ترین سطح» است! سعودی‌ها البته این درخواست ظریف را هم بی‌پاسخ نگذاشتند. عربستان سعودی یکی از اصلی‌ترین مخالفان توافق هسته‌ای ایران و یک مانع اثر‌گذار بر سر راه این توافق است. آنها این موضوع را اعلام کرده‌اند و البته مقامات آمریکایی نیز به آن اذعان کرده‌اند. سعودی‌ها به‌رغم اقداماتشان در منطقه و تولید و تقویت تروریست‌ها علیه جمهوری اسلامی و منافع ایران در منطقه، باز هم با لبخندهای دیپلماتیک ایران مواجه شدند. دیدار ظریف و فیصل در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل می‌توانست این فضای سیاه میان ۲ کشور را از بین ببرد اما سعود الفیصل چند روز پس از این دیدار، اتهامات و اظهارات تکان‌دهنده‌ای علیه ایران مطرح کرد.

او که کشورش در انتظار یک بحران بزرگ است، ایران را متهم کرد بخشی از معضل منطقه و یک اشغالگر است و در جایگاه یک تصمیم‌گیرنده برای منطقه گفت ایران باید دست از حمایت سوریه بردارد تا به عنوان بخشی از راهکار منطقه در نظر گرفته شود. این اظهارات فیصل نشان داد عزم سعودی در پیگیری اهدافش در منطقه جدی است و متاسفانه این اظهارات توهین‌آمیز او پاسخ درخوری از سوی وزارت امور خارجه به دنبال نداشت. نکته جالب اینکه این اظهارات فیصل در شرایطی رخ داد که ۲ گروه از ایران و عربستان به صورت غیرعلنی مشغول بررسی راه‌های بهبود مناسبات میان ۲ کشور بودند! طی یک سال اخیر رفتار دولت سعودی نشان‌دهنده افزایش جسارت این کشور در مواجهه و تقابل با ایران است. شاید یکی از مهم‌ترین گزاره‌هایی که این جسارت را نشان می‌دهد، صدور حکم اعدام آیت‌الله نمر باقر النمر، روحانی شیعه عربستانی است. اگرچه این اقدام واکنش‌های جدی به دنبال داشت اما نشان‌دهنده افزایش جسارت سعودی‌ها در مقابله با تشیع و ایران به عنوان کانون تشیع است. اقدام دیگری که عربستان اخیرا انجام داد و در واقع امید دوستان آقای هاشمی در ایران را ناامید کرد؛ اقدام ناجوانمردانه این کشور برای کاهش قیمت نفت بود که البته با هماهنگی آمریکایی‌ها صورت گرفت. در حالی که ایران تحت تحریم‌های آمریکا قرار دارد و اندکی افزایش فروش نفت، توانست اندک تکانی به وضعیت اقتصادی بدهد؛ سعودی‌ها با افزایش تولید، قیمت نفت را از ۱۱۵ دلار به ۹۰ دلار رساندند. نکته عجیب و البته مشکوک، اقدام وزیر نفت ایران در مواجهه با این ناجوانمردی سعودی‌ها بود. بر اساس قرار اعضای اوپک، در صورت روند کاهشی نفت از ۱۱۵ دلار و در صورت نزدیک شدن قیمت به ۱۰۰ دلار، باید نشست اضطراری مطرح می‌شد تا از افت قیمت جلوگیری شود اما در کمال تعجب، بیژن زنگنه هنوز نسبت به انجام این نشست اضطراری درخواست نداده است. در واقع این اقدام و عدم درخواست، همسو با سیاست‌های عربستان است. عربستان سعودی برخلاف توافقات اوپک، سهمیه عرضه و تولید خود را افزایش داده است و متاسفانه وزیر نفت ایران تاکنون نسبت به این اقدام و ضرر بزرگی که به مردم ایران وارد می‌شود؛ برای تشکیل نشست اضطراری اوپک درخواستی نداده است. به هر حال هماهنگی عربستان سعودی با G۲۰ و عدم واکنش درست از سوی ایران درحالی است که این موضوع در مجموع منجر به تقویت جایگاه سعودی در اوپک می‌شود و متاسفانه در این صورت سیاست‌های منطقه‌ای عربستان سعودی علیه ایران و شیعیان تقویت می‌شود.

امارات: امارات عربی متحده با طرح دعوی جزایر سه‌گانه همواره حرف‌هایی را علیه ایران مطرح کرده است اما نکته مهم درباره این ادعاهای اماراتی ها، عدم وجاهت آنها بوده است. در واقع بی‌توجهی ایران به این ادعاها و نیز تنظیم سیاست‌های منطقه‌ای ایران به گونه‌ای بوده که این ادعاهای امارات عربی متحده راه به جایی نمی‌برد و صرفا اوج این ادعاها، اختصاص بخشی از قطعنامه‌های تزئینی شورای همکاری خلیج‌فارس به این موضوع بود. با این حال سفر منطقه‌ای جواد ظریف، خبری را در منطقه منتشر کرد که هم رسانه‌های عربی و هم رسانه‌های ایرانی را شوکه کرد! ۲ روزنامه معتبر عربی یعنی الشرق‌الاوسط و القدس‌العربی در گزارشاتی نوشتند وزیر امور خارجه ایران در امارات گفته است ایران حاضر است درباره جزیره ابوموسی گفت‌وگو کند. برخی رسانه‌های معتبر غربی نیز این خبر را منتشر کردند. این یک خبر تکان‌دهنده در ایران بود چراکه بر اساس آن وزیر امور خارجه ایران آماده گفت‌وگو درباره بخشی از خاک خود بود. با این حال اعتراضات در ایران با تکذیبیه وزارت امور خارجه کمی آرام گرفت. این ماجرا البته تمام نشد. به گونه‌ای که نبیل العربی، دبیرکل اتحادیه عرب نیز اخیرا از محتوای دیدار خود با جواد ظریف خبر داد. براساس گزارش روزنامه الحیات، العربی درباره دیدارش با ظریف گفت: به او درباره جزایر سه‌گانه و اختلاف با امارات گفتم و همچنین به او گفتم ما امیدواریم این مساله طبق ماده ۳۳ منشور سازمان ملل به واسطه مذاکرات و در نهایت ارجاع به دادگاه بین‌المللی حل شود. دبیرکل اتحادیه عرب درباره پاسخ وزیر امور خارجه ایران نسبت به این مساله نیز افزود: در این باره آنچه وزیر (ظریف) به من گفت این بود که مذاکرات «شاید» یک راه‌حل باشد اما وزیر خارجه قبلی (صالحی) به من گفته بود اینجا خاک ما است و ما در این باره با کسی صحبت نخواهیم کرد و این خود «تحولی مثبت» است. وی در پاسخ به این سؤال که بنابراین از دیدگاه شما تحول مثبتی در مساله جزایر سه‌گانه ایجاد شده است؟ بیان کرد: اینکه در این باره چه پیش خواهد آمد، نمی‌دانم اما می‌دانم که او (ظریف) با تعدادی از وزیران خارجه کشورهای عربی نشست داشته است. به اعتقاد کارشناسان این ماجراها باعث تقویت ادعاهای اماراتی‌ها درباره جزایر سه‌گانه می‌شود و قاعدتا تقویت این ادعا می‌تواند مناسبات ۲ کشور را دچار چالش جدی کند. کما اینکه وزیر خارجه امارات، امسال در سازمان ملل موضوع جزایر سه‌گانه را مطرح و ایران را اشغالگر نامید.

بحرین: انقلاب مردم بحرین و سرکوب آن توسط آل‌خلیفه با کمک نظامیان سعودی باعث شد مناسبات ایران با حکام این جزیره سابقا ایرانی با چالش مواجه شود. با این حال از زمان آغاز دولت روحانی تاکنون، هیچ نشانه‌ای مبنی بر بهبود مناسبات ایران با جزیره بی‌ثبات مشاهده نشده است. تاسف‌انگیز این است که اظهارات بسیار توهین‌آمیز مقامات بحرینی به مقامات ارشد کشورمان نیز مشاهده شده است. از سوی دیگر همزمانی و تبعیت مواضع مقامات بحرین از سعودی علیه ایران نیز پیام آشکاری است که آل‌خلیفه به ایران می‌دهد. همزمان با اظهارات ضد ایرانی سعود الفیصل، خالد بن احمد بن محمد آل خلیفه، وزیر خارجه بحرین گفت «آنچه «سعود الفیصل» از ایران و سیاست‎هایش در منطقه گفت، عین حقیقت است». او افزود: «ایران اگر در صدد این است که جزئی از حل مسأله باشد باید هراس‌افکنی ملت‎های منطقه را متوقف کرده و از کشورها و جزایری که اشغال کرده عقب‎نشینی کند».

به هر حال بحرین همچنان به کمک عربستان، انقلاب مردم این کشور را سرکوب می‌کند و متاسفانه مواضع گستاخانه آل‌خلیفه علیه ایران نیز روز به روز بیشتر می‌شود. در بحرین به عنوان یکی دیگر از کشورهای مسأله‌ساز نیز هیچ نشانه‌ای که حاکی از تغییر و بهبود مناسبات باشد، مشاهده نمی‌شود.

ترکیه: از همان زمانی که شاخه سکولار اخوان‌المسلمین در ترکیه قدرت را به دست گرفت؛ ایران از این موضوع استقبال کرد. به هر حال اردوغان با همه انحرافات عقیدتی و سیاسی بسیار مساعدتر از نظامیان و جریان‌های لائیک وابسته به آمریکا بود. ترکیه نیز ارزش همسایه شرقی خود را خوب می‌دانست. در کنار اشتراکات فرهنگی و بعضا عقیدتی، ایران و ترکیه بازارهای مکمل فراوانی داشته و دارند و همین موضوع باعث شده است همکاری‌های اقتصادی ایران و ترکیه به ۳۰ میلیارد دلار برسد که کشور اردوغان را به عنوان یکی از ۳ شریک اقتصادی ایران تبدیل کرده است. به‌رغم همکاری‌های ترکیه در موضوع هسته‌ای، البته اختلافات اساسی میان ایران و ترکیه نیز وجود داشته است. ترکیه دقیقا در محور مقابل ایران در تحولات منطقه نقش‌آفرینی می‌کند. ترکیه یکی از اصلی‌ترین عوامل تجهیز تروریست‌ها در سوریه است. با این حال اما ملاحظات و مناسبات ۲ کشور بر سر جای خود باقی مانده است. پس از آنکه آمریکا در مصر به جریان سیاسی نزدیک به اردوغان ضرب شست نشان داد و محمد مرسی به قفس افتاد؛ اردوغان با یک شکست مفتضحانه در منطقه مواجه شد اما وقتی سال گذشته به تهران آمد، مورد عطوفت رهبر انقلاب قرار گرفت. سفر حسن روحانی به ترکیه نیز نوید‌بخش دوره‌ای جدید در مناسبات ۲ کشور بود اما در کمال تعجب، این روزها اردغان تندتر و بی‌پروا‌تر از دفعه قبل وارد کارزار منطقه شده است.

تاسف‌انگیز‌تر اینکه این بار ملاحظات گذشته نیز کنار گذاشته شده و اردوغان گستاخانه علیه ایران و مقامات کشورمان موضع می‌گیرد. گستاخی اخیر اردوغان نشان می‌دهد واقعیت مناسبات میان ۲ کشور چیست. درباره مناسبات دولت جدید و ترکیه مسائل بسیار مهم دیگری مانند پشت پرده دستگیری برخی تجار ایرانی در ترکیه نیز وجود دارد. به هر حال باید نشست و ارزیابی کرد چه اتفاقی رخ داده که ترکیه، در رقابت منطقه‌ای با ایران، با خیالی آسوده از خطوط قرمز عبور می‌کند؟ و آیا پاسخی مناسب نیز به این عبور از خطوط قرمز شنیده است؟ این سوال را گوشه ذهن داشته باشیم که چرا ترکیه نیز همانند آل‌سعود در مقابله با ایران، گستاخ‌تر شده است؟

آذربایجان: جمهوری آذربایجان اگرچه یک بحران یا چالش مهم نیست اما اتفاقی که اخیرا افتاد، نشان می‌دهد باید به صورت ویژه این کشور در وزارت امور خارجه مورد ارزیابی قرار گیرد. چندی پیش سپاه پاسداران انقلاب اسلامی یک فروند پهپاد اسرائیلی که قصد ورود به آسمان نطنز را داشت؛ هدف قرار داد و ساقط کرد. اگرچه در ابتدا برخی منابع از همکاری یک کشور عربی با رژیم صهیونیستی در این ماجرا خبر دادند اما بعدها مشخص شد پهپاد اسرائیلی از خاک آذربایجان وارد آسمان ایران شده است! نفوذ گسترده صهیونیست‌ها در آذربایجان و نیز تحرکات گسترده آنان در حوزه‌های اقتصادی و امنیتی یک زنگ خطر برای دستگاه‌های مرتبط در ایران است. پس از آشکار شدن نقش آذربایجان در ماجرای ترور دکتر مسعود علیمحمدی، اکنون این دومین باری است که همکاری این کشور با رژیم صهیونیستی آشکار شده است و البته نشانگر آن است که دیپلماسی منطقه‌ای دولت آقای روحانی نیز نتوانسته مانع این همکاری‌ها شود. صهیونیست‌ها در کشوری جولان می‌دهند که بیشتر از ۹۰ درصد جمعیت این کشور شیعه هستند.

تحولات منطقه
یکی دیگر از مواردی که می‌توان درباره دیپلماسی منطقه‌ای دولت یازدهم درباره آن بحث کرد؛ موضوع تحرکات دیپلماتیک ایران در قبال تحولات منطقه طی یک سال اخیر است. در قبال سوریه، عراق، یمن و بحرین می‌تواند مورد به مورد این ارزیابی صورت گیرد، چراکه قطعا این تحولات ارتباط مستقیمی با نحوه تنظیم مناسبات سایر کشورهای منطقه با جمهوری اسلامی ایران دارد.

یمن: انقلاب جدید مردم یمن با محوریت انصارالله یک اتفاق بزرگ در منطقه است که به اعتقاد تحلیلگران منطقه‌ای و اندیشکده‌های معتبر دنیا، می‌تواند یک سلسله تغییرات مهم را در منطقه شکل دهد. حوثی‌ها، شیعیان زیدی هستند که محوریت این انقلاب را بر عهده دارند. آنها اکنون در مرزهای جنوبی عربستان سعودی قدرتنمایی می‌کنند و با جلب نظر و اعتماد بسیاری از مردم اهل سنت یمن، در حال سامان دادن به امور این کشور کهن هستند. در این میان آگاهان باخبرند که انسجام این انقلابیون از چه طریقی صورت می‌گیرد. تحولات یمن تا چه اندازه متاثر از دیپلماسی فعال جمهوری اسلامی بوده است؟ آیا دیپلمات‌ها در این انقلاب بیشتر نقش داشته‌اند یا... .

عراق: پس از حملات گسترده داعش به عراق، در همان ابتدا تنها مواضعی مبنی بر «جنگ با داعش» از سوی رئیس دولت اتخاذ شد. حامیان دولت نیز بر موضوع مقابله مستقیم با داعش تاکید می‌کردند اما پس از آنکه موضوع همکاری ایران و آمریکا برای مقابله با داعش منتفی شد، گویی تحرکات دیپلماتیک ایران در موضوع عراق نیز فروکش کرد؛ چرا؟ ایران در مقابل جبهه رقیب، چه تحرک دیپلماتیک چشمگیری داشته است؟ در مقایسه با ترکیه و عربستان، آیا رفتار دیپلماتیک ایران قابل توجه است؟ آیا نبرد در عراق یک نبرد نیابتی نیست؟ نقش دیپلماسی ایران در این نبرد نیابتی کجاست؟ چه رایزنی‌های دیپلماتیکی برای موضوع عراق شده است؟

سوریه: موضوع سوریه نیز تا حدود زیادی شبیه عراق است. اگرچه مواضع آقای روحانی در قبال سوریه مواضعی اصولی بوده است اما پس از آنکه آمریکا مانع حضور ایران در نشست ژنو ۲ شد؛ تقریبا مانور دیپلماتیک قابل توجهی از سوی وزارت امور خارجه درباره سوریه مشاهده نشد؛ چرا؟ آیا سوریه و عراق باید مواردی برای همکاری مشترک با آمریکا تعریف می‌شدند؟ یا به عنوان خطوط اصلی جریان مقاومت باید نسبت به آنها توجه داشت؟ اگر زمانی شرایط مهیا شود، باید نهادهای مسؤول اعلام کنند آیا کمک‌ها و حمایت‌های معمول ایران به سوریه همانند روال سابق دنبال شده است؟

اگر قرار باشد قضاوتی منصفانه صورت گیرد؛ واقعیت این است که دیپلماسی منطقه‌ای دولت یازدهم نمره خوبی نخواهد گرفت. اگر ماجرای سفر امیر مست کویت به ایران را به عنوان یک نشانه خوب از بهبود مناسبات ایران در منطقه تلقی کنیم؛ در مقابل گزاره‌های بسیاری هست که می‌گوید مناسبات همسایگان (آنهایی که درباره آنها بحث شد) با ایران بهبود نیافته است. جای دیپلماسی ایران در تحولات منطقه‌ای خالی است و متاسفانه این درحالی است که این تحولات آینده غرب آسیا را رقم خواهد زد. از لبخندها و تحرکات بیش‌فعالانه جواد ظریف در موضوع هسته‌ای، در مسائل منطقه‌ای خبری نیست! شاید مذاکرات هسته‌ای تمام وقت وزیر امور خارجه را پر کرده باشد. آیا زمان آن نیست آقای روحانی که متخصص امنیت ملی است چاره‌ای برای دیپلماسی منطقه‌ای بیندیشد؟ مرزهای ایران یک گزاره مهم و مقوم امنیت ملی است اما خود آقای روحانی بهتر می‌داند آیا اکنون شرایط روابط با همسایگان مساعد است یا خیر؟! ماجرای تحولات منطقه مشخص است. موضوع پنهانی وجود ندارد اما همانگونه که فرمانده نیروی انتظامی کشور کند بودن دیپلماسی را در حوزه مسؤولیت خود احساس می‌کند، در حوزه تحولات منطقه‌ای و بویژه تحولات غرب آسیا نیز این حرکت آرام وزارت امور خارجه مشهود است. به هر حال اکنون ۱۴ ماه پس از آغاز به کار دولت یازدهم، می‌توان محصول دیپلماسی منطقه‌ای این دولت را به نقد کشید.




کد مطلب: 30442

آدرس مطلب: http://khatnews.com/vdcci0q1.2bqx08laa2.html

خط نيوز
  http://khatnews.com