حسام حيدري در ضميمه طنز » بي قانون« و درباره کانديداتوري عزت الله ضرغامي چنين نوشت:

طنـز»بـي قانــون«

20 فروردين 1396 ساعت 9:26


آن شبکه ساز فعال، آن سياستمدار سيال، آن استاد دفع مخاطبان، آن مهندس فرهنگ‌شناس، آن مخالف با هر نوع اختلاس، آن داراي عقايد اصولي، آن کاشف نقي معمولي، آن پوشش‌دهنده فرناندا ليما با عادل فردوسي‌پور، آن چشمش‌ به افق‌هاي دور، آن طراح اخبار بيست و سي، آن آمده در توييتر با پروکسي، آن سياستمدار نامي، شيخنا و مولانا عزت‌ا... ضرغامي (کثرا... فالوئره) استاداسدي اصولگرايان بود و از وقتي بيکار شده بود مدام در اينستاگرام بود و در ورع به حد کمال بود و در انواع علوم بهره تمام داشت. خاصه در رسانه‌بازي که بر سر آمده بود و متعين گشته و چندين سال علي لاريجاني را شاگردي کرده بود و معماي شاه و جومونگ و ستايش و پايتخت يک و دو ساخته بود و از بزرگان روزگار خويش بود. در ابتداي کار او آورده‌اند که در کار توليد آباجور بود و آباجورهايش روي دستش مانده بود و کسي نمي‌خريد مگر به شيخ‌الرئيسي رسانه ملي درآمد و آباجورها به حلق ملت کرد. او را ديدند که قبض آبش بسيار آمده بود و از جمله مشترکين پر مصرف بود. گفتند: »اينترنت از براي دانلود سريال‌هاي کره‌اي مي‌خواهي؛ آب از چه خواهي؟« شلنگ از زير کت بيرون کشيد و گفت: »برنامه سازي در رسانه ملي آداب دارد« و اين از افضل جملات بود. چون نزديک انتخابات رياست جمهوري شد؛ روزي در جمعي از مشايخ اصولگرا نشسته بود و بحث بر سر انتخابات فراوان مي‌رفت و جمله مشايخ کبار مي‌آمدند و نظرها مي‌دادند و چون آهنگ رفتن مي‌کردند؛ مي‌گفتند: »زت زياد«. شيخنا ضرغامي آنجا بود و فکر کرد که مي‌گويند: »عزت رايش زياد است« و زود به خود گرفت و اعلام کانديداتوري کرد. نقل است که چون خبر کانديداتوري او درانتخابات رياست جمهوري رسيد؛ او را گفتند: »برنامه‌ات براي اداره کشور چيست؟« گفت: »برنامه کودک« و قارت قارت خنديد. او را گفتند: »اگر به مقام رياست جمهوري رسيدي چگونه اشتغال‌زايي مي‌کني؟« گفت: »همان‌گونه که در زمان رياست صدا و سيما براي نصاب‌هاي ماهواره مي‌کردم« و اين سخني نغز بود. گويند در جمعي از باب مشورت پرسيد:»چون به مقام رياست جمهوري رسيدم؛ اصلاح امور از کجا آغاز کنم؟« نومريدي مغرض آنجا بود. گفت: »از زمين‌هاي نمايشگاه بين‌المللي« و هيچ کس هيچ نگفت. از دست‌آوردهاي او در دوران رياست صدا و سيما يکي پخش دربي 74 بود که در آن شيخنا ايمون زايد در ده دقيقه سه گل به استقلال زد و ديگر نمايش چهره مبارک شيختنا «اون دختره که تو بازي واليبال ايران و ايتاليا نشونش دادن» که به حق از اعجاز رسانه بود و ديگر پخش ترانه وزين »بر طبل شادانه بکوب«. گويند چون وقت وفاتش نزديک شد؛ جمله مريدان خواست و گفت: »مرا بايد که پيش از مرگ حقايقي با شما باز گفتن« و گفت: »بدانيد که سايو جان با سگارو خواهر و برادر نبودند و اون مرده که خونه سوباسااينا مي‌اومد نه عموش بود و نه دوست باباش و بدانيد که خرس مهربون انقدر هم مهربون نبود و...« و همين طور مي‌گفت. الي غيرالنهايه. رحمه‌ا... عليه.


کد مطلب: 47830

آدرس مطلب: http://khatnews.com/vdcbgwba.rhbzfpiuur.html

خط نيوز
  http://khatnews.com