شخصیت شناسی کاندیداها در راند دوم مناظره
11 خرداد 1392 ساعت 11:43
هر چند با بخش دوم مناظره صداوسیما مخالفت می کنیم و معتقدیم این بخش در شأن کاندیداها و مخاطبین نبود و در کم کردن حماسه سیاسی موثر می باشد تا در خلق آن؛ اما این بخش چند خاصیت را هم به لحاظ روانشناسی برای مخاطبین در شناخت کاندیداها داشت.
خبرنامه دانشجویان ایران در تحلیلی نوشت:
هر چند با بخش دوم مناظره صداوسیما مخالفت می کنیم و معتقدیم این بخش در شأن کاندیداها و مخاطبین نبود و در کم کردن حماسه سیاسی موثر می باشد تا در خلق آن؛ اما این بخش چند خاصیت را هم به لحاظ روانشناسی برای مخاطبین در شناخت کاندیداها داشت. این بخش مناظره به نظر یک تست روانشناسی شخصیت بود که بصورت متداول در شناخت شخصیت افراد در مراکز ویژه آن مورد استفاده قرار می گیرد و این بار به کمک مردم آمد تا شناختی نسبی از کاندیداهای ریاست جمهوری بدست آورند که به اجمال در زیر برخی از این نکات را بیان می کنم:
محسن رضایی:
هر چند رهبری بارها فرمودند واقع نگر باشید و سیاه و سفید را باهم ببینید محسن رضایی ثابت کرد که برای اثبات خودش می تواند تمام کشور را سیاه ببیند؛ جالب آنکه در آخر بحث با همه این سیاه نمایی ها برای ایران آینده ای روشن متصور می شود. رضایی در تصاویر نیز خواست بگوید بر همه چیز تسلط دارد هر چند معدن کرمان او سر از یوتا آمریکا در آورد. پس دو نکته می توان از این رفتار بدست آورد اول آنکه رضایی به شدت منفی باف است و دوم آنکه لااقل خودشیفته خاصی دارد.
محمدرضا عارف:
اگر چه اعتراض عارف را به حق می دانم که این برنامه در شأن کاندیداها و مردم نبود اما این خود مدل کوچکی به «در چهارچوب قانون بودن» را نشان می داد که عارف آن را نقض کرد و از چهارچوب قانون خارج شد. همواره گفته ایم که قانون بد بهتر از بی قانونی است و عارف آمده است و در چهارچوب این قانون بد باید کار می کرد که البته در نهایت احترام به قانون را گذاشت و فقط به سوالات چند گزینه ای پاسخ نداد. اما نکته مهمتر در مورد عارف کم حوصله و کم تدبیر بودن او در مقابل این پدیده بود که این می تواند در مقابل هر پدیده اجتماعی اقتصادی و فرهنگی دیگر در زمان ریاست جمهوری او به شرط انتخابش پیش آید که اگر بخواهد همین گونه رفتار کند نمی تواند مدبر خوبی برای اداره امور کشور باشد.
محمد غرضی:
او همه چیز را وابسته به تورم می دانست و با استفاده از صحبت خودش که «بخشی نگاه کردن به مسائل کلان کشور یک اشتباه است» ثابت می شود که او نمی تواند در ریاست جمهوری که نیاز به یک فرد ذوالفنون دارد موثر باشد.
حسن روحانی:
او در این مناظره فقط از ترک دیوار ایراد نگرفت و در کل خود را در جایگاه مخالف قرار داد. مخالفی که راهکاری نیز نسبت به مسائل ندارد. او نیز مثل محسن رضایی عینک واقع بینی را کنار گذاشته بود و عینک سیاه بینی را به چشم زده بود که وی اگر رئیس جمهور هم می شد با این عینک قطعا کاری از پیش نخواهد برد.
حدادعادل:
او نشان داد در همه حال فرهنگ و ادبیات بر رفتارش حاکم است که این نکته مثبتی است. حداد حتی در مسائل اقتصادی کشور نیز موثرترین چیزها را شعر و ادبیات می داند و با یک بیت از کتاب ادبیات دوران کودکیش به مسائل می پردازد. البته آرامش و نگاه مثبت و رو به جلو از او هم نقطه قوت شخصیتی اش بود.
محمد قالیباف:
از این فرصت خوب استفاده کرد و نگاه امید بخش را به خوبی تبیین کرد. نگاه فرصت محور به مسائل نقطه قوت رفتاری وی در مقابل با تصاویر پیش رویش بود اما کم تدبیری او آنجایی نمایان شد که در مقابل صحبت عارف در مورد عکس ترافیک شروع به مجادله کرد؛ رفتاری که هم کیفیت کاری او در دو ساعت و نیم قبل را زیر سوال برد و هم عارف را که از ابتدا با موضع سیاسی در سالن آمده بود مخدوش کرد.
ولایتی و جلیلی:
این دو نفر یک جنس رفتار در این شصت دقیقه داشته اند که آنها را با هم تحلیل می کنیم. شاید فرق یک دیپلمات با سیاست مدار عادی را اینجا باید می فهمیدیم؛ در موقعیتی که معترض به وضع موجود هستی اما به دلیل اینکه طراحی ساختارها در اختیار تو نبوده باید به قانون احترام بگذاری و در همین پازل رفتار کنی! ولایتی و جلیلی در آن چند دقیقه اول با لبخندی ملیح به درگیری های رضایی، عارف و حیدری مجری برنامه می نگریستند و خیلی راحت در مقابل سوالهایی که به آنها اعتراض داشتند لفظ «غلط می دانم» را بکار می بردند و دوباره لبخند می زدند. تدبیر در اینجا به کمک این دو نفر آمد و از طرف دیگر نوع نگاه آنها به تصاویر که از طرفی امید بخش بود و از طرفی با نگاه فرصت به همه مسائل نگاه می شد از رویکرد مدیریتی مناسبی از آنها خبر می دهد.
کد مطلب: 14386
آدرس مطلب: http://khatnews.com/vdcb0fb8.rhbawpiuur.html
خط نيوز
http://khatnews.com