پيوند شوم دولت رانتير و پديده آقازادگي؛
لکه طلاي سياه بر يقههاي سفيد/ اوجگیری معضل آقازادگي از دوران سازندگي
30 خرداد 1394 ساعت 14:11
در واقع اوجگيري و انتشار عمومي معضل آقازادگي از آنجا شروع شد که در دوران سازندگي فرزندان برخي مسئولين با استفاده از موقعيت سياسي نزديکان خود و همچنين نياز کشور به بازسازي زيرساختها پس از تحمل جنگ هشت ساله، وارد فعاليتهاي اقتصادي شده و سودهاي کلاني بردند.
گروه سیاسی خط نیوز: موضوع آقازادگي مسئله تازهاي در کشور ايران نيست و در دورانهاي مختلف تاريخي به گونههاي مختلف ظهور يافته و تبعات عمدتا منفي خود را بر جامعه ايران گذاشته است؛ اما آنچه موضوع آقازادگي را به يک پديده نو در کشور ايران تبديل کرده پيوند بسيار نزديکي است که اين پديده با پديده ديگر يعني دولت رانتير دارد.
دولتهاي رانتير بهدليل نفوذي که در همه ارکان جامعه پيدا ميکنند نقش مهمي در توسعه دارند اما با توجه به شرايطي که در آن به سر ميبرند به نوعي دچار يک دور باطل ميشوند؛ به اين معني که براي پيشبرد امور جاري کشور و اجراي برنامههاي توسعهاي مجبور به استفاده از درآمدهاي نفتي هستند و هرچه از اين درآمدها بيشتر استفاده کنند، شدت و ميزان رانتخواري در سطح اقتصاد، سياست و جامعه عميقتر ميشود و مجددا طلب درآمدهاي نفتي بيشتري خواهند داشت و اين چرخه به همين ترتيب ادامه مييابد.
در واقع از چرخش قدرت اقتصادي و فرهنگي جلوگيري ميکنند، از اين روست که تعداد آقازادهها بهنوعي ثابت است و زياد افزايش نمييابد. در دولت رانتير با سيکل بسته آقازادگي مواجهيم.
دولت رانتير و مسئله آقازادگي قبل از انقلاب
تاثير نفت و درآمدهاي آن بر ساختار سياسي و اجتماعي ايران انکارناپذير است و شايد بتوان گفت که تاثير اين متغير در ايران حتي بيشتر از ديگر کشورهايي است که وضعي مشابه ايران داشتهاند. از اين لحاظ شايد ايران اولين و بالاترين کشوري باشد که نفت در آن چنين جايگاهي داشته است.
رژيم پهلوي دوم دولتي بهشدت رانتير بود زيرا اقتصاد آن بر پايه درآمدهاي نفتي استوار بود و بهطور منظم مقادير عظيمي از رانت خارجي را دريافت ميکرد. سه عامل ميراث تاريخي يعني نظام سياسي پدرسالار در ايران، اوضاع داخلي ايران يعني شکست جبهه ملي در اداره موفق کشور و وضعيت بينالمللي يعني دستنشاندگي حکومت ايران توسط آمريکا، زمينهساز شکلگيري و تثبيت دولت رانتير در ايران شد.
بدون شک در ايران، ساخت قدرت سياسي و نوع نظام اقتصادي، تاثيرهاي متقابلي بر يکديگر داشتهاند. در عصر پهلوي اول و دوم، شالوده حکومت بيشتر مبتني بر خويشاوندسالاري و پارتيبازي بود و اين امر نيز فسادهاي سياسي، اداري و مالي فزايندهاي در دوره محمدرضا شاه در پي داشت.
مواجهه انقلاب اسلامي ايران با پديده آقازادگي
پس از پيروزي انقلاب اسلامي ايران در زمينه پايهريزي صحيح و دقيق روابط اجتماعي و اقتصادي و اصلاح دولت رانتير اقداماتي صورت گرفت. با گذشت زمان و شروع جنگ تحميلي اگرچه ضرورتها و نيازمنديهاي خاص زمان جنگ، مسئله تلاش براي تامين عدالت اجتماعي و رعايت تقواي اقتصادي و برابري تمامي اقشار در برابر قانون را تا حدي تحت شعاع قرار داد اما در واقع دشواريها و رسالت اقتصادي آن زمان که تنها سير کردن شهروندان ايراني و اداره جنگ را هدف گرفته بود، خود به خود مانع از بروز پديدههايي مانند نابرابري اقتصادي شد.
اما پس از جنگ تحميلي و بهويژه در اواسط دوران اجراي برنامه پنج ساله اول توسعه، اندک اندک جايگاه و ارزش سرمايه و سرمايهدار در اقتصاد ايران افزايش يافت و انگيزههاي عمومي براي ثروتاندوزي تحريک شد. در اين ميان با توجه به دولتي بودن اقتصاد ايران و رانتير بودن اقتصاد کشور، راه اصلي رسيدن به ثروت عظيم، استفاده از نفوذ اشخاص و صاحبان قدرت و بهرهگيري از اطلاعات و تصميمهاي آتي دولت در زمينه اقتصادي يا زدوبند با مديران دولتي و استفاده از بودجههاي کلان دولتي بود.
بعد از انقلاب، ملي شدن شرکتها و صنايع با روند طبيعي طي نشد و در اين زمينه رانتخواران و نزديکان به دولت با اتکا به ايدئولوژي حاکم و ترفندهاي ديگر به رياست اين صنايع منصوب شدند. اما در اين راه شيوه توليد رانتير تغيير نکرد و دستنخورده باقي ماند.
در اين دوره هم ميتوان گفت که پيوندي شوم بين پديده دولت رانتير و آقازادگان (رانتخواران) وجود دارد و چنين سيستم اقتصادياي خودبهخود سبب بهوجود آمدن پديده آقازادگي ميشود. با اتمام جنگ تحميلي عراق عليه ايران و روي کار آمدن دولت سازندگي در سال ۱۳۶۸، طبقهاي ظهور کرد که ميتوان بهعنوان طبقه آقازادگان از آن ياد کرد.
در واقع اوجگيري و انتشار عمومي معضل آقازادگي از آنجا شروع شد که در دوران سازندگي فرزندان برخي مسئولين با استفاده از موقعيت سياسي نزديکان خود و همچنين نياز کشور به بازسازي زيرساختها پس از تحمل جنگ هشت ساله، وارد فعاليتهاي اقتصادي شده و سودهاي کلاني بردند.
ميتوان صنعت نفت را بزرگترين جولانگاه آقازادهها در قبل و بعد از انقلاب اسلامي عنوان کرد؛ درآمدهاي کلان نفتي کشور ميتواند هر آقازادهاي را براي شراکت در اين سرمايهها تحريک کند. دخالت در عقد قرارداد توتال، استاتاويل و کرسنت توسط يکي از آقازادههاي مشهور تنها يکي از اين دستاوردهاي آقازادگي براي صنعت نفت است.
منبع: پنجره
کد مطلب: 36219
آدرس مطلب: http://khatnews.com/vdcaoune.49ni615kk4.html