خط نيوز - نَـقد ،نه نِـق

به گزارش خط نیوز؛ مشكل اينجاست آقاي وزير؛ يك حساب اينستاگرامي متعلق به هاشمي رفسنجاني و يا حاميانش اين تصوير را با اين فرمايش جناب وزير بهداشت در مذمت افشاي فيش حقوقهاي اعجاب انگيز دولتي ها و برخي پزشكان منتشر كرده است. 1- آقاي وزير درست مي گويد ارائه خدمات پزشكي و رفتن به لب مرز و كار كردن در شرايط سخت كار هر متخصصي نيست. 2- با اين مقدمه استنتاج مي شود كه خب بايد مرزنشينان بسيار بيشتر دريافت كنند اما آيا حقيقت همين است؟ 3- جناب وزير بهتر مي دانند كه پايتخت نشنيان و مركز استان نشيناني كه رخت پزشكي پوشيده اند بسيار بيشتر از مرزنشينان دريافتي دارند. فلذا استنتاجشان بسيار نابه جاست. 4- حتي براي همان مرزنشينان هم حقوقهاي چند صد ميليوني -اگر باشد كه نيست- قابل دفاع نيست. 5- اما مشكل از اينجا نيست جناب وزير. مشكل از روزي شروع شد كه انقلابي بودن و انقلابي ماندن در دوره ي سازندگي به اغما برده شد. حضرات تكنوكرات مشغول جمع كردن غنائم شدند. وقتي از راس دستگاه اجراي مملكت در روزهاي توپ و تانك ، جت اسكي و تفريح كنار سد لتيان و فرستادن آقازاده ها به خارج از كشور فرار از صدمات جنگ براي توده هاي مردمي يادگار به جا ماند ديگر توده ي مردم شعارهاي انقلابي را به مثابه (( كشك )) ديدند و آنها هم مشغول جمع كردن شدند. آري اگر از مسئولين بلندپايه مملكتي انقلابيگري ديده مي شد، اگر چونان سطح عادي مردم مي زيستند آنگاه زبان دولت براي مقابله با حقوقهاي چند صد ميليوني باز بود و البته آن بخش پردرامد ملت هم با تمسك به مجريان حاكم انتظارشان را از سيستم پايين مي آوردند... حذف ديپلمات انقلابي؛ برجام 2 كليد خورد!؟ اميرعبداللهيان ، ديپلمات انقلابي وزارت خارجه و معاون امور عربي و آفريقايي اين وزارتخانه با حكم ظريف بركنار شد. حذف اميرعبداللهيان كه به ديپلماتي انقلابي در وزارت خارجه مشهور است از اقداماتي است كه در راستاي انقلابي زدايي از وزارت خارجه با دستان محمد جواد ظريف رخ داده است. بايد منتظر ماند كه آيا دولت تدبير همچون برجام خسارت محض دنبال وارد آوردن خسارتي ديگر اين بار در سطح منطقه اي است؟ آرزوي غير انقلابي شدن ايران از زبان مشاور سابق؛ جناب سريع القلم كه پشتوانه فكري اعتدالگرايان و جريان ليبرال در ايران است و البته از حاميان فكري دولت حسن روحاني ، گمان برده است نسل انقلاب در دهه 40 و 50 هي ها خلاصه مي شود، حال آنكه نسل انقلاب ، همان ها هستند كه خميني كبير در حقشان فرمود: سربازان من درگهواره اند ؛ خيل شهداي مدافع حرم كه اغلب جوان هاي دهه ي شصت هستند مويد اين نكته است كه نسل انقلاب اتفاقا پيشروتر از اول انقلاب در راستاي اهداف انقلاب گام برميدارند؛ فلذا به ليبرال هاي خودباخته و كدخداپرست پيشنهاد مي شود سماق بمكند تا روز قيامت... اشتغال زايي بوئينگ و ايرباس براي ايران!!! پس از اظهارات حجت الاسلام روحاني پيرو قرارداد نجومي با ايرباس که فرمودند "اينکه رئيس جمهور فرانسه گفت براي جوانان ايران اشتغال ايجاد مي‌کند به اين خاطر است که جوان را سرمايه مي‌دانند و اين افتخار براي کشور و جوانان ماست"، جان کري وزير خارجه آمريکا نيز درباره قرارداد نجومي دولت تدبير با بوئينگ توضيحات بيشتري ارائه کرد و گفت: "بي‌معني بود که واشنگتن مذاکره کند و کارگران فرانسوي ايرباس به جاي کارگران آمريکايي بوئينگ از ثمر آن بهره‌مند شوند." طبق منطق جناب روحاني، از اين سخن جان کري نيز نتيجه بايد گرفت که وزير خارجه آمريکا همچون رئيس جمهور فرانسه به دنبال اشتغال جوانان ايراني است و جوانان ما بايد به آن افتخار کنند و بابت اين فتح الفتوح جديد و آفتاب درخشان جشن بگيرند. حقوق 17 ميليوني كه چيزي نيست...!!! روابط عمومي استانداري تهران اعلام كرده است: ((استاندار تهران 17 ميليون مي گرفت و مي گيرد، اما از وزارت کشور نه. اگر ضرورت اقتضا کند اسناد و مدارک مربوطه منتشر خواهد کرد. )) ؛ ظاهراً روابط عمومي در دفاع از استاندار تهران اين را مرقوم فرموده است. يعني مثلا در ذهن ما عوام الناس اين بوده كه دريافتي ايشان از اين رقم ها كلان تر است و الان روسياه شده ايم كه نه بابا اين بنده خدا كلاً 17 ميليون تومان ناقابل! دريافت مي فرمايد؛ به نظر مي رسد آقايان دو مشكل در مواجهه با عموم مردم دارند نخست آنكه وضع خودشان اينقدر خوب است كه 17 ميليون را كم مي دانند و دوم آنكه وضع مردم را اينقدر خوب مي دانند كه خبر دريافت 17 ميليوني اقاي استاندار برايشان غريب نبوده و احتمالادر دعاي سحر و افطار براي اين خدمت رساني مفت براي اقاي استاندار تهران دعاي ويژه خواهند كرد!! دوري از متن مردم و دوري از سفره هاي كم رنگ و مشكلات پررنگشان زاينده ي چنين نامه هايي از سوي روابط عمومي ها و ... خواهد شد؛ چرا حقوقهاي نجومي حمله به ارزشهاست؟ ؛ رهبر فرزانه انقلاب در ديدار با هيئت دولت حقوقهاي نجومي را حمله به ارزشها دانستند، به راستي چرا اين تعبير مورد استفاده ايشان قرار گرفته است؟ انقلاب ما برمبناي دفاع از حق و براي رهايي مستضعفان و برقراري عدالت ايجاد شده است؛ اينكه رهبري اين حقوقها را مرادف هجوم به ارزشها دانسته اند بسيار نكته ي مهمي است. اگر عدالت زير پاهاي مسئولين لگدمال شود يعني انقلاب در رسيدن به اهداف خويش عقيم مانده است. پس براي ممانعت از عقيمي انقلاب بايد با عوامل انحراف مقابله كرد. منظومه حكومت اسلامي نمي پذيرد كه مسئول حاكميتي حقوقش چند ده برابر سطوح عمومي مردم باشد. اگر در قبال حقوقهاي نجومي بررسي دقيق و برخورد محكم صورت نپذيرد، يعني از اساسي ترين ارزش هايي كه انقلاب بر مبناي آن نضج گرفته است عدول كرده ايم و اين منجر به پوكي حكومت مي شود كه عاقبت آن روگرداني مردم از نظام و اسلام خواهد شد؛ حقوقهاي نجومي، فرافكني مفتضحانه اصلاح طلبان؛ از زمان افشاي حقوقهاي نجومي، جريان اصلاحات به دنبال كمرنگ كردن و انحراف موضوع برآمده است. ابتدا انكار كردند و گفتند چنين نيست. سپس آن را به گردن مصوبه احمدي نژاد انداختند بعد از آن با ليدري جناب معاون اول رييس جمهور، بحث نشانهاي دولتي در دولت قبل را پيش كشيدند، فعلا هم دوره افتاده اند و دنبال پيدا كردن نشانه هاي حقوقهاي نجومي در دولت قبل، نهادهاي زيرنظر رهبري و نيز نهادهاي تحت نظر اصولگرايان هستند مثل شهرداري تهران و مشهد بزرگواران حتي به مديريت شش ماهه مهرداد بذرپاش نماينده اصولگراي قبلي تهران بر سايپا هم رحم نكردند اما در تمامي موارد فوق اشكالات عمده اي بر تحليل و خبرهاي اصلاح طلبان وارد بوده است. اكنون پروژه حقوق شهرداري و شوراي شهر تهران جايگزين پاسخگويي رسانه هاي اصلاح طلب به انتظارات مردمي براي مقابله و برخورد با حقوقهاي نجومي شده است. اميدوار بايد بود شوراي شهر تهران و شهرداري هم حقوقها را منتشر كند كه اگر آنها هم در اين حقوقهاي نجومي دستي دارند تكليفشان براي مردم روشن شود. حتي اگر همه اصولگرايان مملكت در حال دريافت حقوق نجومي باشند توجيهي براي فضاحت حقوقهاي نجومي دولتي ها نيست. دولت و رسانه هايش به جاي اين توجيه ها كاش همدردانه با مردم با متخلفان برخورد مي كردند. ردي از دستان خونين مدرنيته ؛ قتل عام بوفالوها براي نسل کشي؛ نظاميان آمريکايي دستور داشتند که بوفالوها را بکشند تا سرخپوستها به غذا دسترسي نداشته باشند. آمريكاسال 1850 برخي از مردم ما، از جمهوري اسلامي شكايت دارند. مدام مي گويند غربيها به كجا رسيده اند و ما به كجا؟ غربيها چقدر رفاه دارندو ما چقدر؟ غربيها چقدر منظمند و ما چقدر؟ غربيها نفت ندارند و ما داريم اما ما اصلا بهره اي از رفاه نداريم و امثال اين سخن؛ اول اينكه نمي توان رفاه و نظم را در غرب انكار كرد، هر چند در همين رفاه و نظم تصنعي هزاران سخن است. دوم اينكه نمي توان از بي عرضگي، دنياپرستي، بي تدبيري و سوءاستفاده برخي از امكانات و مواهب موجود در كشور سخني نگفت؛ سوم اينكه خود ما مردم در اين وضعيت كشور مقصريم. وقتي اصول اوليه اسلام را در سبك زندگي خودمان رعايت نمي كنيم و به هزار بهانه سر هم كلاه مي گذاريم نبايد انتظار رشد داشته باشيم. چهارمين نكته و مهمترين نكته اين است كه وجود غرب در قله برخي امور دنيايي را نبايد با انقطاع آنها از پيشينه شان بررسي كرد. وقتي مي خواهيد گوشت بخوريد مي توانيد مرتكب قتل يك انسان بي گناه شويد و يك آشپز ماهر برايتان از گوشت آدم برايتان كباب درست كند و شما ميل كنيد. اما مي توانيد از گوشت يك حيوان حلال گوشت هم استفاده كنيد. حالا شما بسنجيد كه غرب با تفاسيري كه از رشدش وجود دارد از چه مائده اي براي ملتش استفاده كرده است تا به اين رشد برسد؛ نتيجه گيري: رشد ملت ما با وجود فشارهاي خارجي و بي لياقتي ها و خيانتهاي داخلي رشد مناسبي بوده است. و البته اگر خيانتها و بي لياقتي ها نبود بيش ازين رشد مي كرديم. آقاي جهانگيري، بسم الله از خود شروع كنيد سندي كه از تصويب دريافت پاداش دويست ميليون توماني توسط هيئت مديره بانك گردشگري منتشر شده است و ذيل آن امضاي برادر آقاي جهانگيري قابل مشاهده است، درد بزرگي است كه اگر جناب معاون اول دولت حسن روحاني كه مسئول رسيدگي به دريافت هاي نجومي است - برخورد علي گونه اي با آن نكنند، به تمام ادعاهاي مقابله با فساد و افشاگري هايشان عليه مفاسد اقتصادي به ديده ي ترديد بايد نگريست. اين روزها مردم مظلوم ايران اسلامي منتظرند تا آنها كه با استفاده هاي مخرب از برخي خلاهاي قانوني درآمدهاي هنگفت داشته اند از سوي دولت و مسئول مستقيم مقابله با اين فساد سوزناك برخورد شديد صورت پذيرد. پي نوشت 1: تصوير دو بخش است، بخش نخست امضاي برادرجهانگيري براي كسب مجوز دريافت 200 ميليون تومان پاداش و بخش زيرين تيتر روزنامه حامي دولت ، آرمان امروز، از زبان جهانگيري؛ پي نوشت2: براي رفع فراموشي آقاي جهانگيري يادآور شد که در همين دولت يازدهم تنها طي يک روز به 11 نفر از مقامات دولتي (ظريف، صالحي، دهقان، عراقچي، تخت‌روانچي، بعيدي‌نژاد، رحيميان، محمدنيا، کمالوندي، مشکور و دري‌اصفهاني) نشان‌هاي درجه يک و دو و سه با 100 و 75 و 50 سکه بهار آزادي اعطا شده است!اگر اعطاي نشان مشکل دارد، شما چرا اعطا مي‌کنيد؟! اگر مشکل ندارد، پس ايرادتان به دولت قبل چيست؟! رطب خورده منع رطب کند؟! حقوقهاي نامتعارف، نتيجه زندگي به سبك مدرنيته 1- بنا به گزارش سازمان غذا و کشاورزي سازمان ملل متحد،اكنون نزديک به 870 ميليون نفر از 7.1 ميليارد نفر،به عبارتي ديگر يک هشتم جمعيت جهان، از سوء تغذيه مزمن رنج مي برند. 2- رييس پژوهشکده علوم و صنايع غذايي به تازگي اعلام کرد که طبق آمار 5 درصد از جمعيت ايران از گرسنگي رنج مي‌برند. 3- قيمت 21 بازيکن مطرح و اصلي پرسپوليس در سال 94 براي يك سال، 13 ميليارد و 65 ميليون تومان است يعني به طور ميانگين نفري 600 ميليون تومان؛ براي تيم استقلال در همين بازه زماني 14ميليارد و 515 ميليون تومان است، يعني به ازاي هر بازيكن 660 ميليون تومان؛ 4- ميانگين حقوق يك معلم در سال 94 ، تقريبا 20 ميليون تومان بوده است. 5- اشكال به سيستم كشور ما برميگردد؟ قطعا خير زيرا ... الف) درآمد بازيكنان فوتبال در جهان باز هم دچار اشكال است؛ کريستيانو رونالدو، رئال مادريد اسپانيا 17 ميليون يورو براي يك سال دريافت كرده است. به همين ترتيب: ليونل مسي، بارسلونا اسپانيا 16 ميليون يورو زلاتان ايبراهيموويچ، پاري سن ژرمن فرانسه 14.5 ميليون يورو ب) حقوق معلمان در كشورهاي ديگر تفاوت فاحشي با همين فوتباليستها دارد؛ در ايالت واشنگتن حقوق يک معلم از پايه 36 هزار دلار در سال شروع مي‌شود و تا حدود 52 هزار دلار هم مي‌رود و در نيويورک، بالاترين ميزان حقوق حدود 72 هزار دلار است. در مرکز شهر لندن، ميزان حقوق در بالاترين سطح خود به 36 هزار پوند معادل 56 هزار مي‌رسد و در مناطقي ديگر از انگلستان (به جز لندن) حدود 21 هزار پوند يا 33 هزار دلار است. ميانگين اين رقم چيزي در حدود 45 هزار دلار است. نتيجه گيري: مدرنيته و اسباب آن كه سرگرمي را به عنوان يكي از اصول غيرقابل خدشه در جايگاه نخست نيازهاي بخشهايي از مردم نشانده است، توانسته است چنان بر زندگي ها چنبره بزند و جوامع انساني را چنان در خويش غرق كند كه كسي در ميليونها دلار پول و رفاه شيرجه بزند و كساني ديگر براي ابتداييات زندگي خويش دچار اشكالات اساسي شوند. اين بي دردي و ظلم فاحش در تخصيص منابع اثر پنجه هاي شيطاني مدرنيته بر حلقوم هاي مردمان است كه آنها را از تعالي روح غافل و در درياي شهوات غريق نموده است. پي نوشت: برخي روشنفكرنماها همواره عليه ايران و حاكميت در خصوص تفاوت بين حقوق معلمان و برخي اقشار معترضند، ضمن وارد دانستن ايراد بايد به اين خودباخته هاي غرغرو عرض كرد اين نتيجه ي همان مدرنيته اي است كه مشعوفش هستيد و در منقبتش قصيده هاي تاييه مي سراييد... كمي به خود بياييد و در اين ايام مبارك از وادادگي مطلق به اين انديشه هاي شيطان دست برداريد...