توصيه مطلب 
 
کد مطلب: 58718
شنبه ۱۷ فروردين ۱۳۹۸ ساعت ۱۰:۵۴
گفت‌وگو با رشید کاکاوند
روزگار ماسک زدن و انحطاط
روزگار ماسک زدن و انحطاط
رشید کاکاوند از ماسک‌ بر چهره زدن‌ها، و انحطاط اخلاقی و رفتاری در جامعه که به گفته او سبب از بین رفتن امکان تجلی هنر و ادبیات و بازاری شدن شعر شده است، می‌گوید.

این شاعر و پژوهشگر در گفت‌وگو با ایسنا، درباره وضعیت ادبیات و خصوصا شعر در سال ۹۷ اظهار کرد: شعر و ادبیات در سال ۹۷ اوضاع ویژه و خاصی نسبت‌ به دیگر سال‌ها نداشته است که بگوییم این خصوصیت نسبت‌ به سال‌های قبل متمایز بوده. نه حرکتی، نه اتفاق ویژه‌ای در شعر بوده است. شعرهای انجمن‌ ادبی‌پسند و فضای‌مجازی‌پسند رواج عمومی خودشان را داشته‌اند و از بچه‌های حرفه‌ای‌تر هم کار جدیدی ندیده‌ام که انجام شود و در همان ردیف و مرتبه‌ای که پیش‌تر بودند، هستند. به‌طور کلی در این سال‌ها شعر را چندان زنده و فعال نمی‌بینم. با همه علاقه‌ای که به شعر دارم و مطالعه‌ای هم که می‌کنم و گاهی لذت هم می‌برم، اما احساس نمی‌کنم که دوران درخشانی را در شعر سپری می‌کنیم.

او افزود: این دوران نه‌ تنها درخشان نیست، بلکه فکر می‌کنم با تعداد زیاد شعر و شاعران فعال که وجود دارند، شعر از آن فضیلت ویژه‌ای که در تاریخ فرهنگ ما داشته دور هم شده است و صرفا در بهترین شکلش تکنیک‌هایی است که دارد در آموزشگاه‌ها و کارگاه‌ها از روی دست دیگران تکرار می‌شود.

کاکاوند در توضیح علت این وضعیت در جریان شعر امروز، بیان کرد: این نه به دست مدیریت کلان شعری است، نه به دست استادان ادبیات، نه به دست یک شاعر به‌خصوص است. وقتی شرایط عمومی جامعه‌ای که شاعر در آن زندگی می‌کند، به یک دوران رکود برمی‌خورد، هم از جهات ریسکی هم از جهت اجتماعی و هم وضعیت فرهنگی، درخشندگی‌ای در زندگی بشر نمی‌بینیم. مخصوصا حرکت قهقرایی در اخلاق دیده می‌شود که می‌شود گفت نمایش‌بازی‌ای است که آدم‌ها از جهت رفتاری و اخلاقی دارند دنبال می‌کنند و خیلی هم رایج است. چون دوره‌ای‌ است که انسان‌ها ماسک به چهره‌شان می‌زنند؛ ماسک‌هایی برای این‌که بهتر، زیباتر و شاخص‌تر به نظر برسند. در روزگار ما ماسک‌ها هم ماسک‌های جالب و جذابی نیستند. ما حتی به آن ایده‌آل‌ها و آرمان‌های‌مان هم تظاهر نمی‌کنیم. بیشتر ماسک زده‌ایم که شناخته نشویم؛ ماسک زده‌ایم تا مثل بقیه باشیم.

این مجری صدا و سیما با بیان این‌که وقتی جامعه انحطاط اخلاقی و رفتاری را دارد تجربه می‌کند، چطور می‌شود توقع داشت که تجلی هنر و ادبیات در این دوران اتفاق بیفتد، گفت: وقتی زیبایی‌شناسی و اخلاق انسان‌ها بنا به دلایل مختلف حتی اقتصادی صدمه دیده است، به اختلال رفتاری مردم هم منجر می‌شود. برای همین اعتماد نیست و مهربانی کم است. این‌ها مبانی آن جامعه رویایی است که در شعر و به طور کلی در هنر می‌شود جست‌وجو کرد.

او ادامه داد: من فکر می‌کنم که سرنخ تعالی و اعتلای شعر به دست حرکت‌ها و تاریخ اجتماعی ما است. هر وقت اوضاع مردم جوری شد که مردم به ریاکاری و فریب‌کاری و دروغ‌گویی پناه نبردند و اخلاق یک جامعه سرجایش برگشت و حس سالم زیبایی‌شناسی آدم‌ها ترمیم شد، آن وقت می‌شود منتظر آثار درجه یک، رویاپردازانه و زیبای آدم‌ها هم بود. من فکر می‌کنم اگر هم شعر خوبی هست که من کمتر از آن خبر دارم به‌شکل غیررسمی است و در واقع عکس‌العمل به شرایط بد اجتماعی است که در رویاپردازی شاعران این‌گونه خودش را نشان می‌دهد. البته ما توان و امکان رصد شعر غیررسمی را نداریم. شعری را می‌شنویم و می‌بینیم که رسما دارد از طرف بنگاه‌های شعر و نشر کتاب منتشر می‌شود و آن‌ها تبلیغ می‌کنند. متاسفانه این بنگاه‌ها هم به تعداد کتاب‌هایی که چاپ می‌کنند مفاخره می‌کنند نه به کیفیت آن‌ها. اگر هم صحبت از کیفیت می‌شود، این کیفیت با این‌که مثلا اشعار در محافل شعری برای‌شان دست زده شود یا کم‌کم شاعران به موقعیت شهرت رسیده باشند و به قول عوام سلبریتی شده باشند، اشتباه گرفته می‌شود. این‌ها نشانه بازاری‌ و سطحی شدن شعر است.

کاکاوند با ابراز تاسف از بی‌تواضعی شاعران متوسط اظهار کرد: متاسفانه کسانی که دارند متوسط کار می‌کنند و نسبتا اوضاع‌شان بهتر است، خیلی زود گذشته و امروز شعر را نقد می‌کنند و هر کدام یک امپراطوری شعری دارند و هر جا شعر خوبی بشنوند، مدعی می‌شنوند که این از روی دست من نوشته و شاعرش شاگرد من بوده است.

این پژوهشگر ادبی تواضع را از نشانه‌های اعتبار شاعر دانست و افزود: شاعران خوب روزگار ما هیچ‌کدام این‌قدر «منم» نگفتند، یک گوشه نشستند و شعرشان را گفتند و اصلا به فکر انتشار شعر نبودند و به اصرار دیگران شعر منتشر کردند. ولی امروز پشت‌سرهم، جلدبه‌جلد به کتاب‌های شعر اضافه می‌شود که هیچ تفاوتی هم با هم ندارند و آدم احساس نمی‌کند که یک خط تاریخی بین این‌ها هست. هیچ حرکت معنادار شعری در کار خود شاعران دیده نمی‌شود؛ چه برسد به این‌که این حرکت معنادار بخواهد در روزگار شعری ما دیده شود. البته تئوری‌ها، فرم‌ها و روش‌های خاصی در شعر نوشتن هست که گاهی لذت مقطعی و شاید سطحی به مخاطب می‌دهد. همین هم البته جای شکرش باقی‌ است. این روزها بهترین شکل شعر این است که ما یک‌وقت فقط از یک شعر خوش‌مان می‌آید، نه آن‌طور که تاثیرگذار و ماندگار باشد.

انتهای پیام
Share/Save/Bookmark