توصيه مطلب 
 
کد مطلب: 48565
يکشنبه ۲۶ آذر ۱۳۹۶ ساعت ۱۴:۴۰
تلاش بـراي بـردن بــازي باختـه
پس اگر اصلاحات مي خواهد از حسن روحاني و دولتش تبري بجويد ابتدا از مردم عذرخواهي کند و سپس اصول خويش را نقد و به ملت اعلام کند آن اصول اشتباه و‌دروغ بوده است.
تلاش بـراي بـردن  بــازي باختـه
به گزارش گروه سیاسی خط نیوز؛ اين روزها، حجم انتقادهاي اصلاح طلبان از رييس جمهور بشدت فزوني يافته است. کواکبيان از عدم استفاده از اصلاح طلبان در مديريت ها ميگويد و سلبريتيهاي هوادار اصلاح طلبان هم از افزايش چند برابري عوارض خروج از کشور گله مي کنند.
مسئله البته مشکل غامضي نيست.
پس از سراب ماه عسل برجام و مشخص شدن بي فايده و مضر بودنش و بعد از رواج بازي فريبکارانه غرب و به خصوص آمريکا در زمينه رفع تحريمها و مشخص شدن خسارت محض برجام، تز دولت و جريان سکولار و ليبرال حاميش براي حل مشکلات داخلي که همان دراز کردن دست نياز به سوي کدخد ا بوده است به شکست انجاميده، فلذا جريان اصلاحات که نشان داده تمام اصول رفتاري خودش را در معامله بر سر قدرت مي بيند و براي کسب قدرت حاضر مي شود به حمايت از هر فردي که در دور قدرت است دست بزند به اين نتيجه رسيده که با روحاني تا 1397 هم نمي شود طي طريق کرد.
اين جريان که مي دانست به صورت معمول نخواهد توانست رضايت از دولت روحاني در دور قبل را در توده ها ايجاد کند، حاضر به تخريب ناجوانمردانه رقيب شد تا با سياه نمايي شيطاني و پروپاگانداي وقيح، رقيب را به محاق ببرد تا به مطامع خويش برسد، فارغ از اينکه خود عناصر پشت پرده مي دانستند که توانايي حل مشکلات جامعه با اين دولت وجود ندارد اما به دليل شيفتگي به قدرت حاضر شدند باز هم تز غلط حل مشکلات دروني با توسل به کمک آمريکا را تجربه کنند.
اين شيفتگي موجب شد جريان رسانه اي حامي دولت دست به انواع رفتارهاي تخريبي بزند بدون اينکه لحظه اي با خويش درنگ کند که بعد از انتخابات با چه رويي و با چه آبرويي مي خواهند آن حجم دروغ را که در هاضمه جامعه مانده بود قابل استفاده کنند و نيز آن ميزان توقع و وعده ايجاد شده را پاسخ بگويند.
مردم، در اين ميان نه از سر ميل به دولت فعلي که از سر تهديد ناشايست و رقيب هراسي رسانه هاي حامي دولت حاضر شدند باز هم به دولت اعتماد کنند اما سراب اين ماه عسل 4 سال طول کشيده بود و خبري از خود ماه عسل نبود!
در دوره جديد هم که مردم شاهدند اخبار متعددي از افزايش قيمت حاملهاي انرژي مطرح است يا بحث قطع يارانه بخش عمده اي از مردم در حال نضج گرفتن، خط رسانه اي اصلاحات به اين فکر افتاده تا با جدا کردن حساب خود از حساب رييس جمهور و دولت، علاوه بر منافع بي شماري که تا الان از مناصب دولتي و ... کسب کرده، خط حايلي بين خود و دولت قائل شود تا موج نارضايتي مردم از دولت ، منجر به خروج اصلاحات از ديدگاه مردم نشود
اصلاحات تنها به قدرت مي انديشد پس چه لزومي دارد براي بيشتر ماندن در قدرت، حتي از کسي که آنها را از انزوا درآورده و هزاران پست رنگارنگ را نصيبشان کرده عبور نکنند؟
چه الزامي وجود دارد وقتي اصلاحات ميبيند اعتماد مردم به دولت در حال سقوط است، به احياکننده اش در چهار سال اخير رحم کند؟
اصلاحات نمي خواهد و اين جوانمردي را در خود ندارد که وقتي مي بيند تزي که خود ايجاد کرده و به واسطه آن دار و ندار هسته اي ملت را نابود کرده و زبان دشمن را عليه ملت برنده کرده، را رسما شکست خورده اعلام و از مردم عذرخواهي کند
هاشمي رفسنجاني، محمد خاتمي، حسن روحاني و ... تا زماني براي جريان اصلاحات مهم هستند که قدرت را بتوانند براي آنها ضامن شوند.
هنوز سخنان ابطحي و تاجزاده عليه دولت و سران جريان اصلاحات و اعتدال در سالهاي دور فراموشمان نشده است.
اين جريان از اين پس نيز همين گونه خواهد بود.
خطي که روي ماکياول را در استفاده از ابزار براي رسيدن به منافع سفيد کرده است حتما در تنگناها به خودش هم رحم نخواهد کرد.
فلذا تز فعلي يعني عبور از روحاني يک تز تکراري و قابل پيش بيني است.
اصلاحات با وجود داشتن سهم بيش از 80 درصدي از کابينه - که 20 درصد باقيمانده اش هم تنها نامشان اصلاح طلب نيست و در عمل مجري سياستهاي اصلاح طلبان هستند- در حال انتقاد به روحاني است، اين خنده دار نيست؟
معاون اول دولت، معاون زنان و معاون رييس جمهور و رييس سازمان محيط زيست و ... خيل عظيم مديران دولتي همه و همه از عناصر تابلودار اصلاحات هستند بعد اصلاح طلبان ادعاي جدايي از دولت دارند؟
اين طنز تلخ و بازي کثيف سياسي را نبايد بي پاسخ گذاشت و بايد با تمام توان آن را براي مردم افشا کرد.
افرادي که مي خواهند روحاني را ناکارامد جلوه
دهند همانها هستند که او را تا حد منجي ايران بالا
آورده اند.
البته اگر اکنون اينان به اشتباهشان پي برده باشند که راه حل مشکل مملکت اعتماد به غرب و استفاده از نسخه هاي شيطاني ليبرال دموکراسي و سرمايه داري نيست، سخن‌و نقدشان قابل دفاع است اما لجاجت و تعصب بر روي همان انديشه ها و تزها و بعد ادعاي جدايي از اين دولت، يک فريب آشکار و نماد بارز نفاق سياسي است.
دولت حسن روحاني تنها يک دولت نيست ، بلکه تجميع يک تز غلط با پايه هايي است که در چند سال گذشته در مقاطع مختلف به ايران آسيب زده است
اعتماد به دشمن پليد و ساز و کارهاي مديريتي و رفتاريش، شالوده تفکر اين دولت است و اين شالوده دقيقا همان است که در جريان اصلاحات ريشه دارد
پس اگر اصلاحات مي خواهد از حسن روحاني و دولتش تبري بجويد ابتدا از مردم عذرخواهي کند و سپس اصول خويش را نقد و به ملت اعلام کند آن اصول اشتباه و‌دروغ بوده است.
بي هيچ شک جاخالي دادن وبا اين اوصاف تنها مصداق نفاق سياسي است که هدفش تنها و تنها ماندن در قدرت تعريف خواهد شد
Share/Save/Bookmark