توصيه مطلب 
 
کد مطلب: 53747
دوشنبه ۲۹ مرداد ۱۳۹۷ ساعت ۱۱:۲۱
خراش نزاع روی چهره شهر
خراش نزاع روی چهره شهر
نزاع و مشاجرات به عنوان آسیب های اجتماعی همواره برانگیزنده نگرانی هایی در زمینه گسترش رفتار خشونت بار، برهم خوردن نظم و امنیت، فرسایش سرمایه اجتماعی، تبدیل همبستگی به گسست اجتماعی و تبدیل همکاری و همیاری به ستیزه، هستند.


به گزارش گروه تحلیل، تفسیر و پژوهش های خبری، به گفته یکی از جامعه شناسان، اساسا آسیب های اجتماعی ناشی از روابط ناسالم انسانی است که بنیان های جامعه را بطور جدی تهدید می کند و مانع تحقق نیازمندی ها و تقاضاهای افراد کثیری می گردد.
به نظر می رسد آسیب اجتماعی وقتی به وجود می آید که نهادهای تنظیم کننده روابط بین افراد با شکست رو به رو شده و دچار تزلزل شوند، که نتیجه آن شکل گیری شکاف های عمیق بین افراد است. در چنین وضعیتی، قوانین تنظیم کننده روابط انسانها مورد بی احترامی قرار می گیرند و متزلزل می شوند. زیرا قانونمندی و پذیرش قانون ریشه در ساختارهای جامعه دارد و در رابطه با فرهنگ عمومی قابل بررسی است
نزاع در فرهنگ لغت عربی- فارسی به معنای ستیزه، کشاکش، کشمکش، نبرد، برخورد، ناسازگاری، مبارزه کردن، چون و چرا، مشاجره، نزاع، مباحثه کردن، انکار کردن، دعوا، سعی بلیغ و تقلا معنا شده و در تعریفی دیگر آمده است که منظور از نزاع کشمکشی مشهود است که حداقل بین دو نفر صورت می گیرد.
می توان گفت نزاع و درگیری؛ رخداد؛ واقعه یا واکنشی است اغلب هیجانی که فرد در مواقع عصبانیت از خود نشان می‌دهد و غالباً موجب توهین؛ فحاشی؛ ضرب‌وشتم و مصدومیت می‌شود.
توصیف نزاع و تبیین علل و عوامل آن هم از لحاظ کمی و کیفی و هم از لحاظ علمی واجتماعی اهمیت دارد، زیرا از لحاظ علمی نزاع های جمعی، مسأله ای اجتماعی، واقعی، قانونمند و قابل شناخت محسوب می شود و از لحاظ اجتماعی نزاع های جمعی به مثابه یکی از موانع توسعه اجتماعی _ انسانی است. به این صورت که نزاع و درگیری از جمله آسیب هایی است که فضایی آکنده از بغض ، کینه و دشمنی را در میان افراد به وجود می آورد و این امر با زمینه سازی برای ایجاد نزاع و تنش های بعدی جامعه را از نظر مادی و معنوی متضرر می سازد.
این پدیده یکی از بقایا و از ویژگی های جوامع سنتی و ابتدایی است و به جوامع مدرن امروزی انتقال یافته است که اگر از دیدگاه یکی از جامعه شناسان آمریکایی یعنی رابرت مرتون بررسی شود دارای پیامدهای منفی و کژ کارکردهایی است که هم در درون محدوده زندگی افراد و هم در بیرون از محدوده زندگی افراد تأثیرگذار می باشد. نزاع و درگیری از نظر مرتن به نارسایی فشارهای ساختی جامعه برای همنوایی با ارزش های فرهنگی آن بر می گردد و بروز انحرف را ناگزیر می سازد.
اگر افراد برای رسیدن به اهداف مطلوب فرهنگی نتوانند از وسایل مناسب اجتماعی بهره بگیرند ناچار به تاکید یک سویه بر اهداف ساختی یا ارزش هاای فرهنگی بسنده می کنند. یا به جای چنین تاکیدی راه انزوا و طغیان در پیش می گیرند و در نهایت در مسیر انحراف قدم می گذارند. در واقع فرد در برابر قواعد و سنجه های اجتماعی رفتار سرگردان و سرگشته در پیش می گیرد و با توجه به این آشفتگی توان پیروی از هنجارها و قواعد از دست می رود و به همین خاطر امکان گرایش به نزاع در افراد افزایش می یابد.
به لحاظ حقوقی نیز اگر نزاع و درگیری در حد منازعه دسته جمعی نباشد و تنها یک درگیری ساده باشد، دو طرف بر اساس ماده 614 قانون مجازات اسلامی به واسطه ضرب و جرح عمدی یکدیگر و یا بر اساس ماده 618 به خاطر اخلال در نظم و آسایش و آرامش عمومی یا بازداشتن مردم از کسب و کار قابل تعقیب و مجازات هستند.
بر اساس ماده 614 قانون مجازات اسلامی، «هرکس عمدا به دیگری جرح یا ضربی وارد آورد که ‌موجب نقصان یا شکستن یا از کار افتادن عضوی از اعضا یا منتهی به ‌مرض دایمی یا فقدان یا نقص یکی از حواس یا منافع یا زوال عقل ‌مجنی ‌علیه گردد در مواردی که قصاص امکان نداشته باشد چنانچه ‌اقدام وی موجب اخلال در نظم و صیانت و امنیت جامعه یا بیم‌ تجری مرتکب یا دیگران گردد به دو تا پنج سال حبس محکوم‌ خواهد شد و در صورت درخواست مجنی ‌علیه مرتکب به پرداخت ‌دیه نیز محکوم می‌شد.
در خصوص مجازات کسانی که اقدام به منازعه دست جمعی می‌کنند، ماده 615 قانون مجازات اسلامی مقرر است که «هر یک از شرکت‌کنندگان در نزاع حسب مورد به مجازات زیر محکوم می‌شوند: اول، در صورتی که نزاع منتهی به قتل شود به حبس از یک تا 3سال. دوم، در صورتی که منتهی به نقص عضو شود، به حبس از یک تا 3 سال. سوم، در صورتی که منتهی به ضرب و جرح شود، به حبس از سه ماه تا یک سال».
مطابق آمار پزشکی قانونی در سه ماهه اول سال 1397 تعداد 146هزار و 499 مورد در کل ایران و در بین شهرهای مختلف اتفاق افتاده است که از این تعداد تهران با 25 هزار و پنج مورد، خراسان رضوی با 12 هزارو 477 مورد، اصفهان با 10هزار و 630 مورد و آذربایجان شرقی با 9هزار و 350 مورد به ترتیب بالاترین تعداد مربوط به نزاع را داشتند.
اگر چه در مقایسه با سال 1396 از میزان نزاع و درگیری های گزارش شده، کاسته شده است اما همچنان شاهد میزان بالای آنها در این شهرها هستیم که می توان از دلایل آن به عوامل روانشناختی، فرهنگی- اجتماعی، محیطی و اقتصادی اشاره کرد.
از مهمترین عوامل تاثیر گذار بر میزان جرم و نزاع در این شهرها می توان به عوامل فردی نظیر اختلالات تکانه ای، داشتن تیپ شخصیتی ستزه جو، فقر عاطفی، ناکامی، حسادت، خود نمایی، جامعه پذیری نامناسب، نداشتن مهارت ارتباط و توسل به زور جهت احقاق حق و از عوامل فرهنگی و اجتماعی می توان به فقدان آموزش، بیکاری یا نداشتن شغل مناسب، بیسوادی یا کم سوادی و عدم آگاهی از عواقب سوء نزاع، عدم برنامه ریزی مناسب برای اوقات فراغت جوانان، ضعف قانون و عدم اعتماد به قانون، پایین بودن آستانه تحمل افراد و وجود وضعیت آنومیک در جامعه و ضعف هنجارها در نظارت به رفتارهای فرد و از عوامل محیطی به زندگی در مناطق حاشیه ای و جرم خیز، وجود گروه های خشونت طلب در قالب ارازل و اوباش در منطقه و زندگی در مناطق کوهستانی و بد آب و هوا اشاره کرد.
مشکلات اقتصادی، ضعف سیستم امنیتی، افزایش جمعیت، مهاجرت و ناتوانی در سازگاری با محیط جدید و تداخل فرهنگ ها نیز می تواند در افزایش یا کاهش جرم ها تاثیر داشتته باشد.
از طرفی حاشیه نشینی نیز خود مزید بر علت واقع شده و با خود تبعاتی برای شهرهای بزرگ و به تعبیری کلان شهرها را به بار آورده است.
حاشیه‌نشینی جلوه‌ای از فقر است و پیدایش و گسترش آن گویای موانع ساختاری و ناکارآمدی سیاست‌های کنونی در تأمین مسکن و خدمات‌رسانی برای اقشار کم‌درآمد شهری در سطح کلان است. توسعه نامتعادل منطقه‌ای به همراه حوادث غیرمترقبه نظیر خشکسالی، جنگ و غیره نیز منجر به مهاجرت‌های گسترده‌ای می‌شود.
مهاجران در توشه بار خود، اعتقادات مذهبی و آداب و رسوم زادگاه خویش را به همراه دارند و در مواجه با ارزش‌های فرهنگی و الگوهای رفتاری رایج در جامعه شهری دچار تعارضات و تناقضاتی می‌شوند که این خود مشکل را حادتر می‌سازد و در سطح خرد آن نیز ضعف مدیریت شهری به خصوص در امر هدایت، نظارت و کنترل وجود منافع نامشروع گروه‌های ذی‌نفع و ذی‌نفوذ محلی و برخوردهای غیرقانونمند در پذیرش یا رد این سکونت‌گاه‌ها مسئله را تشدید می‌کند
جامعه‌شناسان بر این باورند عاملی که در یک جامعه باعث خشونت می‌شود، زیر سوال رفتن نظم در آن جامعه است. زمانی که فرد احساس نظم در جامعه خود نکند، ممکن است در احقاق حق خود دچار خشونت شود. زیر پا گذاشتن قانون، خشونت را تشدید می‌کند و تشدید خشونت باعث بروز نزاع و درگیری می‌شود.
بنا به هر دلیل، نزاع آسیب های کشنده و غیر کشنده و ناتوانایی های بسیاری به همراه می آورد . معمولا کسانی که دچار ناتوانی دائمی می شوند با مشکلات اجتماعی، احساسی و اقتصادی بسیاری رو به رو می شوند که میزان این آسیب ها به مراتب برای زنان و کودکان بیشتر است.
علاوه بر این موارد می توان گفت نزاع بار مالی نیز به همراه دارد. آسیب های ایجاد شده موجب پرداخت دیه شده و هر دو طرف را به واسطه رفتن به کلانتری، دادسرا و... از کار یا تحصیل باز می دارد. اجتماع هم بار اقتصادی این خشونت ها را متحمل خواهد شد.
در انتها ضمن تاکید برای اهمیت اصلاحات ساختاری، به چند راهکار در زمینه کاهش میزان نزاع و درگیری اشاره می شود از آن جمله:
رسانه ها مثل رسانه های تصویری با تولید برنامه هایی متناسب با محیط فرهنگی و محلی و با کالبد شکافی ارزش های حاکم بر جوامع شهری یا روستایی نسبت به نقد آنها و ارزش آفرینی در قالب آموزه های کلان و راهبردی نظام اسلامی اقدام کند.
فعال کردن واحدهای مددکاری اجتماعی کلانتری ها با شناسایی بیشتر پیامدهای اجتماعی و ارائه راهکارهای عملی با توجه به نکاتی همچون بافت فرهنگی، آداب و سنن و ارزش های جامعه.
ترویج فرهنگ معذرت خواهی در بسیاری از مواقع با یک کلمه معذرت خواهی از یک نزاع و درگیری جلوگیری می شود.
تلاش بیشتری برای از بین بردن مناطق حاشیه ای صورت پذیرد.
توزیع لوح های فشرده آموزشی با محتوای مشارکت های اجتماعی و مشاوره ای خانواده و عواقب فردی جمعی نزاع و درگیری، کنترل خشم و استرس و مهارت های حل مسئله
مدیران و مسئولان آموززشی، تربیتی، حقوقی و انتظامی افرادی که تمایل به نزاع دارند را از عواقب و تبعات مادی و معنوی نزاع ها آگاه نمایند و با استفاده از افراد ذی نفوذ در کاهش اینگونه نزاع ها تلاش بیشتری کنند.
Share/Save/Bookmark