توصيه مطلب 
 
کد مطلب: 58551
سه شنبه ۲۱ اسفند ۱۳۹۷ ساعت ۱۱:۳۶
مشروح چهارمین جلسه رسیدگی به اتهامات حسین هدایتی
مشروح چهارمین جلسه رسیدگی به اتهامات حسین هدایتی
چهارمین جلسه رسیدگی به اتهامات حسین هدایتی و ۱۰ متهم به اخلال در نظام اقتصادی کشور برگزار شد.

به گزارش ایسنا قاضی مسعودی مقام در ابتدای چهارمین جلسه رسیدگی به اتهامات حسین هدایتی و 10 متهم به اخلال در نظام اقتصادی کشور مواد 193 و 194 قانون آیین دادرسی کیفری را قرائت و به متهمین تفهیم کرد و گفت: در جلسه قبل تعدادی از متهمین دفاعیات خود را ارائه دادند و امروز هم سایر متهمین دفاعیات خود را ارائه می دهند و پس از آن وارد آخرین دفاعیات خواهیم شد.

قاضی رسیدگی کننده به پرونده پس از تفهیم اتهام به حسین حدادان به عنوان یکی دیگر از متهمان پرونده به اتهام معاونت در اخلال در نظام اقتصادی کشور خواست تا با حضور در جایگاه به دفاع از خود بپردازد و از او پرسید آیا اتهامات انتسابی به خود را قبول دارد؟

حسین حدادان پس از حضور در جایگاه، پاسخ داد: خیر. اتهامات را قبول ندارم. من مدیرعامل شرکت جیحون بودم و کارهای آژانس را انجام می دادم. آقایان از طرف نماینده خود پیشنهاد دادند می‌خواهیم شرکتی بزنیم و کار اقتصادی انجام دهیم. به ما گفتند شما حالت فیزیکی دارید و کاری انجام نمی‌دهید.

قاضی از حدادان پرسید: چه میزان دریافتی داشتی؟

متهم پاسخ داد: ماهیانه 600 هزار تومان.

قاضی در واکنش، اظهار کرد: برخی اشخاص هستند و اسناد موجود است که مبالغی مانند 600 میلیون تومان دریافتی داشتند.

حدادان،گفت: مجموع دریافتی‌های من در سال 91، 35 میلیون تومان هم نمی‌شود.

قاضی مسعودی مقام از وی پرسید شما چه کاری انجام می‌دادید؟ سند تجاری امضا نمی‌کردید؟

حدادان پاسخ داد: ما کار بازرگانی نمی‌کردیم. خدا شاهد است که نمی‌دانستم کار اقتصادی انجام می‌دهند. سند امضا کردم اما مرا برای افتتاح حساب به بانک بردند. نیما مقدم نماینده حاج آقا بودند.

قاضی پرسید؟ حاج آقا چه کسی است؟ نگو حاج آقا. اسم او را بگو.

متهم پاسخ داد: حاج آقا، آقای اکبر یقینی هستند. ایشان و موسوی نژاد مرا به بانک بردند. ما با اطمینان به آقای یقینی امضا می کردیم.

وی افزود: من به آقای هدایتی گفتم زن و بچه دارم ما را تعویض کنید. می‌گفتم چرا ما باید چک سفید امضا کنیم؟ من نمی‌دانستم چه کاری انجام می‌شود. من نمی‌دانستم اینها می‌خواهند وام بگیرند. مگر می‌شود در حد ٢٠ دقیقه این میزان وام گرفت؟

نماینده دادستان در توضیح اتهامات حدادان گفت: این شرکت تسهیلات نگرفته است، ضمانت‌نامه دریافت کرده تا ضمانت‌نامه تبدیل به پول شود. برای مثال در یک مورد با ضمانت‌نامه از فولاد خوزستان، فولاد خریداری شده است.

در ادامه وکیل این متهم در دفاع از موکل خود این اتهام را یک تبانی میان هدایتی و موسوی نژاد دانست و عنوان کرد: موکل من هیچ اطلاعی از ارتباط آقایان یقینی و هدایتی نداشت. موکل من یک راننده تاکسی بود که با معرفی فردی به نام نیما مقدم که نقطه کور این پرونده است به یقینی معرفی شده است. موکل من فریب خورده است و در این رابطه هیچ منفعتی به جز ماهیانه ٦٠٠ هزار تومان دریافت نکرده است.

وی ادامه داد: هدایتی به این علت که می خواست تسهیلات بگیرد این شرکت را از آقای یقینی خریده است. اظهارات آقای هدایتی در دادگاه نیز موید همین صحبت است که ایشان به آقای یقینی گفته به چند شرکت احتیاج دارم. مدیرعامل وقت بانک سرمایه شعبه فرمان نیز در جلسه قبل گفتند که مصوبه را برای ما می آوردند و می گفتند اجرا کن. این مساله یعنی همه امور قبل‌تر انجام شده بود.

در ادامه این جلسه، قاضی از مهدی فتحی خواست تا با حضور در جایگاه در رابطه با اتهام انتسابی معاونت در اخلال در نظام اقتصادی از خود دفاع کند.

فتحی با حضور در جایگاه در پاسخ به این سوال قاضی که آیا اتهامات انتسابی را قبول دارد یا نه؟ گفت: با وجود زحمات ارگان‌های مختلف و ضابطین اینکه یکباره بگویم نه، درست نیست. به نظر من سوء تفاهم شده است و با احترام به همه این اتهامات را انکار می کنم.

وی در توضیح دفاعیات خود، عنوان کرد: در سال 81 در آژانس تلفنی مشغول بودم و گاهی از طریق آقای مقدم کارهای شرکت را انجام می دادم ایشان مورد اعتماد آقای یقینی و دوست چندین ساله من بودند. راننده آژانس یک پراید اجاره ای بودم. یک روز ایشان تماس گرفتند و گفتند تو زمین خورده‌ای با حاج آقا (یقینی) صحبت کردم شما را در شرکت استخدام کند.

فتحی، ادامه داد: گفتم کار شرکت بلد نیستم. گفتند به مرور یاد می گیری. به من سمت مدیرعاملی شرکت عمران تجارت امین را پیشنهاد داده بودند. این پروسه چند ماه طول کشید و من مدام با دیگران مشورت می کردم. از حاج آقا (یقینی) تعریف کردند، گفتند چند هیئت دارد و هر سال اربعین با هزینه خود چند نفر را به کربلا می فرستد و حدود 12 روز نذری می دهد. حتی چند ماه مبالغی مانند یک میلیون تومان تا چهار میلیون تومان به اسم آقای یقینی به من می‌دادند و لیست افرادی در پایین شهر می‌دادند و می‌گفتند برای آنها خواروبار تهیه کنم. خودم هم حدود 50 یا 60 تومان روی آن مبالغ می گذاشتم و خرید می‌کردم.

این متهم به معاونت در اخلال در نظام اقتصادی، عنوان کرد: با پیش‌زمینه‌ای که از آقای یقینی داشتم و با این نیت که می‌خواهند دست مرا بگیرند و به امید اینکه کار تجاری یاد بگیرم و در آینده با سرمایه اندک خود آن را ادامه دهم این کار را پذیرفتم اما تا آخرین لحظه در مورد وام و تسهیلات چیزی نمی دانستم. برای ما دفتر گرفتند و حتی منشی استخدام کردند. از دارایی، اداره بیمه، شهرداری می آمدند و نظارت می‌کردند اما من منتظر کار بودم. نهایت کار ما رفت و آمد به اداره ثبت شرکت‌ها بود یا چک بردن و آوردن.

ادامه دارد...
Share/Save/Bookmark