توصيه مطلب 
 
کد مطلب: 57831
سه شنبه ۳۰ بهمن ۱۳۹۷ ساعت ۱۱:۱۸
آیا می‌توان زمان را تولید کرد؟
آیا می‌توان زمان را تولید کرد؟
مدیریت زمان با تقویم، کاری‌ است که عموم ما برای پیشبرد کارهایمان انتخاب می‌کنیم؛ شیوه‌ای که غالباً زیاد دوام نمی‌آورد و نمی‌تواند در میان‌مدت و بلندمدت مشکلی از بی‌نظمی ما را حل کند.

به گزارش ایسنا، زمان چیست؟ زندگی بدون زمان چگونه تعریف می‌پذیرد؟ آیا این ما هستیم که زمان را زیرنظر داریم و کنترل می‌کنیم یا اوست که به زندگی ما سمت‌وسو می‌دهد؟ آیا می‌توانیم زمان را به‌طور مؤثری مدیریت کنیم تا در انجام کارهای روزمره و اهدافمان با قدم‌هایی مطمئن‌تر پیش برویم؟ چرا این همه انسان از پس مشکلات خود با مدیریت برنامه‌ها و زندگی خود برنمی‌آیند؟ جایگاه رشد شخصیتی و تمایل به یادگیری در مدیریت زمان کجاست؟ و... .

برای یافتن پاسخ برخی از این پرسش‌ها، بخش دوم گفت‌وگوی تفصیلی ایسنا با ایمان ابریشم‌چی، مربی‌زمان، را بخوانید:

- زمان در کنترل ماست یا ما در کنترل زمان هستیم؟

اگر بخواهیم در خصوص مفهوم «زمان» صحبت کنیم باید کمی به عقب برگردیم. در یونان باستان زمان را به دو بخش «کرونوس» و «کایروس» تقسیم می‌کردند. کرونوس بخشی تحت عنوان زمان قراردادی تقویم‌های ما بود. اغلب ما برای مدیریت زمان زندگی خود به سراغ مدیریت زمان تقویم‌های خود می‌رویم و بعد از چند وقت می‌بینیم که ما نیستیم که تقویم را مدیریت می‌کنیم، بلکه تقویم‌هایمان هستند که ما را مدیریت می‌کنند. یعنی تقویم است که می‌گوید هم‌اکنون باید این کار را انجام دهید و پس از آن، کار دیگر را انجام دهید و اگر انجام ندهید هزار مشکل در زندگی شما به وجود می‌آید. در واقع تقویم است که شما را به جلو می‌برد؛ آزادی انتحاب ندارید و آزادی انتخاب خود را به دست تقویم سپرده‌اید.

با این وجود در یونان باستان بخش دوم زمان تحت عنوان کایروس نیز وجود داشت. کایروس، الهه فرصت‌ها بوده است. الهه فرصت یعنی تجربه لحظه اکنون تحت هر شرایطی. هنگامی که شما به دنبال آن هستید که به تقویم خود برسید، دیگر فرصت‌های زندگی را نمی‌بینید، چراکه تقویم است که به شما می‌گوید چه کار کنید. با این حال اگر بخواهید فرصت‌های زندگی خود را ببینید و آن لحظه را تجریه کنید با دست به اقداماتی بزنید که اصلی‌ترین آن توجه به «رشد شخصی» است. یعنی به چنان رشد شخصی برسید که هر شرایط و پیش‌آمد بحرانی را برای خود به فرصت تبدیل کنید و اگر نقطه ضعفی در خود می‌بینی آن را به نقطه قوت تبدیل کنید؛ این‌ها اصلاً شعار نیست و کاملاً شدنی است.

صحبت این‌جاست که اگر ما بخواهیم تقویم را مدیریت کنیم، قطعاً در پایان تقویم است که ما را مدیریت می‌کند، اما اگر دغدغه رشد شخصی داشته باشیم و روی آن کار کنیم به خود این فرصت را می‌دهیم که امروز کاری را انجام دهیم که 6 سال دیگر برای ما زمان تولید می‌کند. یعنی هم‌اکنون آن کارها را انجام می‌دهیم و اهمال‌کاری نمی‌کنم که کارها به عقب بیاندازم.

- این کار یعنی چه؟

بگذارید یک مثال بزنم. بسیاری می‌خواهند از شنبه ورزش کردن را آغاز کنند، اما نمی‌دانند که این شنبه کِی می‌آید که به سراغ ورزش و باشگاه بروند. من همیشه می‌گویم:«ورزش نکنید! آیا احتمال این وجود دارد که شما 5 یا 10 دیگر به یک بیماری مضمن فیزیکی دچار شوید و هنگامی که دچار آن بیماری مزمن مانند زانودرد و کمردرد، شوید. آیا آن زمان باز هم می‌توانید به تمامی فرصت‌هایی که سر راهتان قرار می‌گیرد برسید؟ آیا می‌توانید با یک کوله‌پشتی به سفر بروید؟ آیا می‌توانید تمام کارهایی که همیشه انجام می‌دادید را انجام دهید؟» این‌جاست که ما این اجازه احساسی را به خود می‌دهیم که هم‌اکنون کاری کنیم که 5 سال دیگر به تولید زمان جدید برسیم؛ این دغدغه مدیریت زمان است.

- تولید زمان واژه جالبی است. چگونه زمان تولید کنیم؟

نکته کلیدی این است که ما در مدیریت زمان تقویم‌هایمان از زمان‌های دیگر قرض می‌گیریم، اما در این نوع مدیریت زمان قرار نیست زمان قرض بگیریم. برای نمونه در سایر مدل‌های مدیریت زمان می‌گویند باید یک ساعت زودتر از خواب پا شوید تا آن کار را انجام دهیم. یعنی باید از زمان خواب خود قرض بگیرید تا بتوانید این کار را انجام دهید، اما منظور ما این نیست. مدیریت زمان یعنی هم‌اکنون کاری را انجام دهید که 5 سال دیگر زمان داشته باشید.

برای نمونه در حوزه فرزندپروری و نحوه رابطه با همسر، اگر پیش از ازدواج نحوه ارتباط با همسر یا فرزند را یاد بگیریم و در هنگام چالش بتوانیم با استفاده از آن‌چه آموخته‌ایم آن مشکل را در لحظه حل کنیم، می‌توانیم از روزها بحث‌وجدل که باعث بروز مشکلات متعدد و اختلال در زندگی ما می‌شود جلوگیری کنیم. در واقع این‌جا برای خود زمان خریده‌ایم.

- به نظر می‌رسد این نظریه یک اقدام پیشگیرانه است که در آینده بتوانیم زمان بیش‌تری داشته باشیم. بحث این است که اگر از حالا به فکر آینده باشیم، اکنون خود را از دست نمی‌دهیم؟

قرار نیست ما از حالا به فکر آینده باشیم، بلکه قرار است از الان خود را برای آینده آماده کنیم. برای نمونه شما می‌خواهید به کوهنوردی بروید. آیا می‌توانید همین امروز دماوند را فتح کنید؟ قطعاً نه. اگر هم برای این کار اقدام کنید قطعاً به مشکل می‌خورید، اما اگر از امروز آموزش‌های کوهنوردی را ببینید، لباس مناسب برای کوهنوردی را تهیه کرده و بدن خود را آماده کنید پس از چند سال می‌توانید دماوند را فتح کنید.

من این را از دست دادن لحظه اکنون نمی‌دانم، بلکه این کار را آماده‌کردن خود در لحظه اکنون برای اتفاقات آینده می‌نامم، چراکه لحظه به لحظه زندگی غیرقابل پیش‌بینی است. هم‌چنین من به هیچ عنوان نام پیشگیری را بر روی این اقدام نمی‌گذارم، بلکه آن را رشد می‌نامم. در این خصوص وارن بافت (Warren Buffett) -کارآفرین، بازرگان، سرمایه‌گذار و نیکوکار آمریکایی که به‌عنوان موفق‌ترین سرمایه‌گذار قرن بیستم شناخته می‌شود- معتقد است باید خود را به یک ماشین یادگیری تبدیل کنید. او فردی است که به میزان بسیار زیادی از موفقیت و سرمایه رسیده است و ماشین یادگیری یعنی همین.

زندگی دکتر حسابی نیز بسیار جذاب است. وی به حدود 12 زبان مختلف آشنایی داشته و تقریباً 10 لیسانس مختلف داشته است در حالی که گاهی یادگیری یک زبان و اخذ یک لیسانس برای ما دشوار است. اگر خود را به یک ماشین یادگیری تبدیل کنیم، آن‌جاست که این رشد شخصی باعث می‌شود بتوایند در آینده کارهای مختلفی انجام دهید. در کناری از مقبره دکتر حسابی نوشته شده است که «یادگیری زبان جدید، مانند داشتن یک زندگی جدید است»، این یعنی همان مدیریت زمان. یعنی اگر یک زبان جدید یاد بگیرید، زمان زندگی خود را دو برابر کرده‌ و فرصت‌های جدیدی برای خود ایجاد کرده‌اید. سرمایه اجتماعی خود را چند برابر کرده‌اید. این‌جاست که گفته می‌شود هم‌اکنون زبان می‌خوانید، اما اکنون خود را از دست نمی‌دهید؛ اگر حالا زبان نمی‌خواندید پس می‌خواستید چکار کنید؟

همیشه سوال من این است که اگر می‌خواهید اکنون خود را از دست ندهید، الان می‌خواهید چه کار کنید؟ این باید دغدغه ما در زندگی باشد، چراکه لحظه به لحظه اگر روی رشد خود کار کنیم آن موقع است که یک زندگی و حال خوب را تجربه خواهیم کرد.

تمام زندگی چالش است و ما نمی‌توانیم بگوییم در زندگی چالش نداریم. اصلاً زندگی انصاف ندارد. قرار نیست در زندگی دنبال انصاف باشیم. این چالش چه زمانی حل می‌شود؟ زمانی که من خود را به عنوان یک انسان توانمند تربیت کرده‌ام یا هنگامی که منتظرم یک چالش در زندگی من اتفاق بیافتد و تازه در آن هنگام به دنبال واکنش، آن هم بر اساس عادت‌های گذشته باشم؟
Share/Save/Bookmark