توصيه مطلب 
 
کد مطلب: 31694
چهارشنبه ۵ آذر ۱۳۹۳ ساعت ۰۸:۱۶
عالمانِ تقریبی عالمان و حافظان جهان اسلام‌اند
دکتر کامیار صداقت ثمرحسینی
عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی می نویسد: عالمانِ تقریبی عالمان و حافظان جهان اسلام‌اند و آنان در طول تاریخ، به مصالحی بسیار فراتر از منافع شخصی، قومی یا فرقه‌ای توجه کرده‌اند....
عالمانِ تقریبی عالمان و حافظان جهان اسلام‌اند
دکتر کامیار صداقت ثمرحسینی، عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی به بهانه برگزاری «کنگره جهانی جریان‌های افراطی و تکفیری از دیدگاه علمای اسلام» که در روزهای ۲ و ۳ آذرماه ۱۳۹۳ در شهر قم و با حضور جمع زیادی از علمای طراز اول جهان اسلام از مذاهب اهل سنت و شیعیان برگزار شده مقاله‌‌ای نوشته که آن را در ادامه می‌خوانید:

عالمانِ تقریبی عالمان و حافظان جهان اسلام‌اند و آنان در طول تاریخ، به مصالحی بسیار فراتر از منافع شخصی، قومی و یا فرقه‌ای توجه کرده‌اند؛ یعنی نگاهشان معطوف به حق و حفظ مصالح عموم مسلمانان جهان و نه‌تنها مسلمانان شیعه و یا مسلمانان سنی بوده است. عملکرد حضرت آیت‌الله‌العظمی سید علی سیستانی در عراق و فتاوی ایشان در وجوب حفظ و پاسداشت حرمت جان و مال و اماکن و مساجد برادران اهل سنت؛ و دغدغه او در دفاع از برادران سنی‌اش در کنار دفاع از شیعیان در برابر فرقه تکفیری داعش، نمونه‌ای مثال‌زدنی از این واقعیت است. خاطره بزرگان تقریب از شیعه و سنی هرگز از دل‌های مسلمانان محو نمی‌شود.

شیخ شلتوت (ره)، شیخ سلیم(ره)، علامه مراغی(ره) و صدها تن از عالمان سنی تقریبی، تنها عالمان اهل سنت نیستند و کوشش آنان در ایجاد فضای برادری و مبارزه با تکفیرِ برادران شیعی‌شان همواره در خاطره شیعیان زنده خواهد ماند و به خواست الهی، این سنت پسندیده همچنان با قوت جریان دارد که آخرین دستاورد آن را می‌توان در برگزاری موفق «کنگره جهانی جریان‌های افراطی و تکفیری از دیدگاه علمای اسلام» در تاریخ دوم و سوم آذرماه در شهر قم مشاهده کرد که زیر نظر دو تن از مراجع عالی‌قدر شیعه یعنی حضرات آیات عظام مکارم شیرازی و سبحانی اداره شد. کنگره فوق در پی مقابله با فتنۀ تکفیر در جهان‏ اسلام و یافتن راه‌حل‌ها و دعوت به صلح و دوستی و برادری و تعامل میان مذاهب بر اساس حکمت، موعظه و جدال احسن بود.

از سوی دیگر، اختلافات فزاینده میان امت اسلامی، اختلافاتی سیاسی هستند و نه عقیدتی و مذهبی و موضوع منحصر به روابط میان شیعه و سنی نیست؛ بلکه شامل همه مسلمانان می‌شود. اصلی‌ترین زمینه‌های نزاع و درگیری در مصر، لیبی، تونس، و حتی لبنان و عراق که جمعیت قابل‌توجهی از آن‌ها شیعه هستند، میان پیروان مذاهب اهل سنت است. برخی از جریان‌های سیاسی می‌کوشند تا شریعت را مبدل به ابزاری جهت رسیدن به خواسته‌های خود کنند که یکی از جلوه‌های آن تکفیر مذاهب و یا اشخاص است که به دنبال خود عکس‌العمل‌های تندتری را از طرف مقابل موجب می‌شود و به‌تدریج تکفیر و خشونت حاصل از آن از یک گلولة کوچک برفی به یک بهمن ویرانگر تبدیل می‌شود که به دنبال خود چهره‌ای خشن و بی‌منطق از اسلام نمایش داده می‌شود که جهاد را در کشتن مخالفان و تصرف جان و مال و ناموسشان منحصر می‌کند. این در حالی است که اسلام همواره عالی‌ترین جلوه‌های ادب و تقوی و تکریم انسانی را به تصویر کشیده است؛ چراکه همواره خداوند حاضر و ناظر بر اعمال انسان‌ها ترسیم‌شده است. مرحوم میرزا خلیل کمره‌ای در کتاب «سروش مقدس» می‌نویسد:

سپاهی از مسلمین به گله گوسفندی برخوردند که کودکی چوپان آن بود. از او خواستند که گوسفندی را به آن‌ها بدهد تا غذا کنند. کودک گفت: گوسفندان ملک من نیستند.
سپاهیان گفتند: اینک که صاحبان آن حاضر نیستند.
کودک گفت: اما خدای آنان حاضر است.
این حد امانت و ایمان، سلامت دنیا را تضمین می‌کند. (کمره‌ای، ۱۳۹۷: ۱۶۳)

به مناسبت برگزاری کنگره جهانی خطر جریان‌های تکفیری در قم، به پاره‌ای از دیدگاه‌های علمای اسلام در زدودن گمراهی‌ عقاید ناپسند و تکفیر اشاره می‌شود:

برخی از اصول مورد اجماع و پیشنهادهای علمای اسلام

آیت‌الله حاج شیخ حسن فرید گلپایگانی (ره) ( ۱۳۱۹ - ۱۴۰۷ ه.ق) در پایان کتاب ترجمه مفتاح باب الابواب به چهاراصل اشاره‌کرده است و معتقد است که در صورتی‌که مسلمانان آن را رعایت کنند، هرگز گمراه نخواهند شد:

۱. هیچ امری را بدون دلیل قبول نکنید. قرآن مجید می‌فرماید: «ولا تقف ما لیس لک به علم» یعنی از امری که علم بدان نداری پیروی مکن.

۲. هیچ امری را بدون دلیل انکار نکنید؛ که به تعبیر ابوعلی سینا: هر امر عجیبی را شنیدی تا وقتی‌که برهانی برخلاف آن نباشد بگو ممکن است. (کلما قرع سمعک من العجائب فذره فی بقعۀ الإمکان ما لم یدرک عنه قائم البرهان)

۳. هر مسئله‌ای را که می‌خواهید استنباط کنید پس از کسب مبادی لازمه استنباط، از راه آن با قوه مدرکه و برهان مخصوص به آن نوع، استنباط کنید؛ محسوسات را با حواس ظاهره، معقولات را با قوه عاقله و منقولات را با نقل صحیح معتبر. قرآن مجید می‌فرماید: «فادخلوا البیوت من ابوابها» یعنی هر خانه‌ای را از در آن داخل شوید.

۴. در علوم و فنونی که رشته تخصصی شما نیست به علمای متخصص در آن علم رجوع کنید؛ زیرا آراء و انظار آنان برای شما و بر شما سند و حجت هستند؛ قرآن مجید می‌فرماید: «فاسئلوا اهل الذکر ان کنتم لا تعلمون» یعنی اگر چیزی را نمی‌دانید از اهل علم بپرسید.

شیخ جاد الحق علی جاد الحق (۱۳۳۳ - ۱۴۱۷ ه.ق) در کتاب «نقض الفریضة الغائبة» به اصول متعددی درباره خطر تکفیر اشاره‌کرده است. برای مثال تأکید دارد که در زمینه اختلافات دینی باید به کتاب الله و سنت رسول‌الله (ص) رجوع کرد و این موضوع بر عهده متخصصان و عالمان عقیده و شریعت است. ایشان همچنین به پاره‌ای دیگر از اصول مهم اشاره‌کرده است که برخی از آن‌ها عبارت‌اند از:

۵. در فهم معانی قرآن رجوع به اصول معتبر زبان عربی واجب است. مفتی باید فهم بالایی از زبان قرآن و حدیث داشته باشد؛ و دچار «تأویل نادرست از متون دینی» و یا استدلال به «متشابه و ترک محکم» و یا «عمل به منسوخ باوجود ناسخ»

۶. و یا «اخذ برخی از نصوص بدون برخی دیگر» نشود. [این موضوع مورد تأکید شیخ حسن البنا در رساله اصول بیست‌گانه‌اش نیز بوده است.]

۷. جهت فهم احادیث آن‌ها را باید با هم در نظر گرفت و به‌مجرد مشاهده روایتی، حکم نهایی را صادر نکرد. مفتی باید از استناد به روایات ضعیف و اخبار آحاد پرهیز کند.

۸. اصل در سرزمین‌های اسلامی آن است که با مشاهده کوچک‌ترین نشانه‌ها از مسلمانی افراد، حکم بر اسلام آن‌ها شود؛ مانند ندای اذان و یا وجود مسجد و بخاری در روایتی آورده است: «ان النبی کان اذا غزا قوماً و سمع أذاناً أمسک» احمد و ابو داود و ترمذی و ابن ماجه نیز نقل کرده‌اند که: «انه (ص) کان اذا بعث السریة یقول: «اذا رأیتم مسجداً أو سمعتم منادیاً فلا تقتلوا أحداً»

حضرت آیت‌الله‌العظمی مکارم شیرازی در سخنرانی خود در کنگره خطر جریان‌های تکفیری (قم: ۲ آذرماه ۱۳۹۳) در جمع‌بندی دلایل انحراف تکفیری‌ها از حق به سه دلیل عمده اشاره کردند:

۹. استبداد رأی تکفیری‌ها و انحصار درک کتاب و سنت به خود؛ تا جایی که تمرد مسلمانان از پذیرش عقایدشان را موجب کفر و مستحق قتلشان می‌دانند.

۱۰. به‌کارگیری روش ایمانی به برخی آیات قرآن که موافق نظرات خودشان است و نادیده گرفتن آیات دیگر؛ درحالی‌که باید به همه آیات الهی ایمان داشت و به آن‌ها عمل کرد.

۱۱. خطای بزرگ در تفسیر شرک و ایمان؛ چنانکه آن‌ها برخی آیات را برای تکفیر همه مسلمانان مورد استناد قرار می‌دهند و می‌گویند هرکسی که یا علی و یا رسول‌الله می‌گوید و شفاعت می‌خواهد مشرک است و لذا خون و عرض و ناموس او مباح است و هیچ تفاوتی بین افراد کنونی و جاهلیت صدر اسلام قرار نمی‌دهند، بلکه افرادی که امروز هستند را بدتر از مشرکان زمان جاهلیت می‌دانند و این در حالی است که مفهوم شرک و ایمان در آیات قرآنی واضح است.

حضرت آیت‌الله العظمی سبحانی در سخنرانی خود در کنگره خطر جریان‌های تکفیری (قم: ۳ آذرماه ۱۳۹۳) پیشنهادهایی جهت درمان بیماری تکفیر به شرح زیر ارائه کرده است که عبارت‌اند از:

۱۲. ضرورت آگاه کردن شهروندان کشورهای اسلامی از رهگذر رسانه‌های گروهی و منبرهای مساجد نسبت به خطرناک بودن گرایش‌های تکفیری

۱۳. ترویج فرهنگ واقعی اسلام؛ فرهنگ اسلام انسانها را به برادری و همزیستی بین مسلمانان و نه فقط بین مسلمانان بلکه بین همه جوامع دعوت می‌کند. و مطابق این فرهنگ، خون مسلمانان حرمت دارد.

۱۴. برگزاری نشست‌های علمان اسلامی؛ به دور از گرایش‌های شخصی و خواهش‌های نفسانی تا با ایجاد ارتباط میان علمای اسلام، دغدغه‌های آنان در سراسر بلاد اسلامی منتشر شوند.

۱۵. مراجعه به منابع اصلی مذاهب اسلامی؛ منابعی که به قلم علمای بزرگ آن مذهب نوشته شده‌اند.

۱۶. اصلاح متون درسی از مطالب تحریک آمیز و دارای گرایش های تکفیری. برای مثال، در متون درسی برخی از مدارس دینی نوشته شده است: «شرک پیشینیان، کمتر از شرک دوره کنونی است!» و یا می‌نویسند: «توسل به انبیاء شرک است!». و اینچنین نسل نوپای جهان اسلام متأثر از این مطالب گمراه کننده به تکفیر و ترور گرایش می‌یابد.

۱۷. برگزاری کنفرانسی برای مفاهیم پنجگانه ایمان، کفر، توحید، شرک و بدعت؛ چرا که رهبران جریان های تکفیری، آیاتی که در حق مشرکین نازل شده است را برای اهل قبله جاری می کنند.

۱۸. مرحوم میرزا خلیل کمره‌ای در کتاب «سروش مقدس» جهت مبارزه با تکفیر پیشنهاد می‌کند که حدیث شریف امام علی (ع) را به خط طلا بر سر در دارالفتای رابطة العالم الاسلامی بنویسند. امام علی علیه السلام در فرازی بلند می‌فرماید: «مَن صَلَّی الی قبلتنا [یا: مَن استقبل قبلتنا] و دَخَلَ فی مِلَّتنا إستَوجَبَ حُقُوق الإسلام و حدوده» هر کس به قبله ما نماز بگذارد و داخل در ملت ما بشود، مستوجب حقوق و حدود اسلام است. و این پیشنهاد را می‌توان چنین کامل کرد که آن را بر سر در تمام مراکز اسلامی بنویسند.

۱۹. مرحوم علامه عبدالحسین امینی در کتاب «الغدیر فی الکتاب و السنة و الادب » بر نقش نویسندگان بی‌مایه‌ای که «هر نوع مطالب بى‏اساس و سفسطه‏بافى» در آثارشان مشهود است، در ایجاد تفرقه در جهان اسلام تأکید کرده است. آن‌ها «بى‏مطالعه» قلم روى کاغذ می‌گذارند و در جامعه اسلامى مطالب «بى‏اساس و نامقبول» پخش می‌کنند، اظهارنظر کردن‏هاى بى‏دلیل، دروغ آشکار، خیانت در نقل، تحریف سخن از جاى خود، ایراد نسبت‌هاى نادرست به پیروان دیگر مذاهب اسلامی، توهین و اهانت به دیگران دادن از مشخصات چنین طرز تفکر است که خطرات بسیاری فرا روی وحدت اسلامی دارد. او دربارة آفت از دست دادن ادب دینی و شرافت اسلامی و رواج بی‌عفتی در تألیفات اسلامی و فدا شدن امانت‌داری و راست‌گویی برای امیال و شهوات باطل نفسانی نویسندگان مزدور می‌نویسد: «این اندیشه، روى تألیف را سیاه کرد، قلم‏ها وسیلة جنایت شدند و این‌چنین در دل‌ها بذر کینه‏ها پاشیده شد؛ چنانکه مفسّر قرآن را تأویل به رأی خود کرد و محدث بنا بر ذوق خود حدیث‌سازی کرد و متکلم دربارة فرقه‌هایی دروغین را بیان کرد و فقیه به پسند خویش فتوا داد و مورّخ هر آنچه خواست به نام تاریخ روایت کرد. تمامی این موارد سخنانی بی‌دلیل و نظراتی بدون مأخذ و برهان هستند که بی هیچ پروایی از دروغ‌گویی ایرادشده و منکر حقایق می‌شوند. «فَوَیْلٌ لَهُمْ مِمَّا کَتَبَتْ أَیْدِیهِمْ وَوَیْلٌ لَهُمْ مِمَّا یَکْسِبُونَ» و در ذیل نقد تهمت‌هایی که بر شیعیان در مورد زید شهید زده شده است، تاکید می‌کند که اگر در هر علمی، از قبیل کلام و تفسیر قرآن و فقه و حدیث و اخلاق، ضوابط صحیح اندیشه به کار گرفته شود و از پیروی از هوا و هوس اجتناب شود و از روشی شایسته و آداب نیکوی نویسندگی پیروی شود، این تشتت و تفرقه حاصل نمی‌شود.

۲۰. تحقیق و بررسی عالمانه در مسایل مورد اختلاف آری؛ توهین و بی ادبی هرگز. شهید مرتضی مطهری(ره) ؛ علامه سید مرتضی عسکری(ره) ؛ علامه محمدتقی جعفری(ره) و آیت الله واعظ زاده خراسانی نگارش کتاب الغدیر را بر این مبنا مورد توجه قرار داده‌اند.

۲۱. همه علمای بزرگ اسلامی متفقند که مفتی باید پرهیزکار باشد و از خدا و عذاب روز قیامت بترسد؛ روایت‌هایی که پاداش خیر را به فتاوی مجتهد، هرچند نادرست نسبت می‌دهند، همگی منوط به رعایت موازین و وجود علم و تقوی در اوست؛ همچنان که امام محمد غزالی توصیه کرده است، باید از تکفیر اهل قبله احتراز کرد و تا آنجایی که ممکن است، مطلب را به وجهی تأویل کرد که موجب صدور حکم تکفیر نشود.

۲۲. مفتی باید احادیث را به قرآن مجید عرضه کند. یکی از دلایل تکفیر نظریه استقلال قرآن و حدیث از یکدیگر است. شیخ محمد غزالی (ره) یکی از ریشه‌های سوء‌ اندیشه درباره حدیث را ناشی از عدم عرضه حدیث به قرآن می‌داند.

۲۳. مفتی باید دید وسیعی به وقایع جهان و مصلحت عام مسلمانان داشته باشد و بداند که در موارد بسیاری، دشمنان می‌کوشند تا با کاشتن بذر نفاق و تحریک عواطف و احساسات زمینه اختلاف و درگیری میان مسلمانان را ایجاد کنند.

۲۴. اصل در مسلمانان پاکی و برائت از کفر است. کافی است فرد بگوید: «لا اله الا الله و محمد رسول‌الله» تا اسلامش اثبات شود و جان و مال و ناموسش همانند سایر مسلمانان محترم شمرده شود. از صدر اسلام تاکنون این دیدگاه یعنی «قولوا لا اله الا الله تفلحوا» دیدگاهی معتبر و در نزد علمای بزرگ مذاهب اسلامی محترم بوده است.

۲۵. تکفیر زمانی رخ می‌دهد که اصل دین مبین اسلام یعنی شهادتین و یا یکی از ضروریات آن با شروطی، زیر سؤال برود.

۲۶. یکی از شروط تحقق کفر زمانی محقق می‌شود که از روی آگاهی و اراده باشد. در ارتداد یا کفر مدعیان پیامبری و سازندگانِ ادیان جعلی که نیت خود را در گفتار و کردار آشکار کرده‌اند، تردیدی وجود ندارد. نمونه‌ای دیگری از آن فتاوی ارتداد سلمان رشدی است که بارزترین آن‌ها فتوای تاریخی امام خمینی (ره) است. حکم عمل بدون علم و یا نیت قبلی و اختیار با حکم عمل از روی علم، اختیار و نیت قبلی متفاوت است. عقیده و عملی که ناشی از جهل شخص و یا از روی اجبار و اکراه باشد، موجباتِ کفر شخص را پدید نمی‌آورند.

۲۷. همه عالمان دینی متفقند که حکم کفر کسی تا زمانی که خود اقرار به کفرش نکند و یا با بینة قطعی اثبات نشود، جایز نیست.

۲۸. همگان متفق هستند که مفتی باید در انطباق حکم با مصادیقِ آن نهایت احتیاط و دقت را به‌ خرج دهد.

۲۹. عقاید یا ضروری است و یا عقاید نظری است. عقاید نظری نیازمند تحقیق و دلیل و برهان هستند و اختلاف در آن‌ها ممکن است؛ برخلاف عقاید ضروری که به اصل دین مربوط هستند. عقیده‌ای که حاصل از تأویل قرآن و سنت شکل‌گرفته باشد؛ موجب تکفیر قائل آن نمی‌شود.

۳۰. شخص کافر و یا مرتد، منسوب به هیچ‌یک از مذاهب اسلامی نیست و خارج از آن‌هاست و هرگونه کوششی در جهت انتساب مسلمانان شیعه و یا سنی به کفار خواسته دشمنان اسلام و محکوم است.

۳۱. اصل در دعوت به اسلام، از طریق اندیشه و تدبر و بدون اکراه و اجبار است.

۳۲. اصل در ارتباط میان مسلمانان با غیرمسلمانان صلح بر مبنای احترام متقابل است. جهاد زمانی است که نقض صلح از جانب غیرمسلمانان پیش آید.

۳۳. نسبت عدم مسلمانی به مسلمانان تعزیر دارد. برای مثال، آیت‌الله سید محمدهادی میلانی (۱۲۷۴ - ۱۳۵۳ ه.ش) در پاسخ به این سؤال که «هرگاه شخصی به فرد مسلمانی بگوید: «ای یهودی» تکلیف شرعی چیست؟» می‌نویسد: «باسمه‌تعالی برای گفتن ناسزا و جمله «ای یهودی» باید تأدیب شود و بنا بر احادیث باید بیست تازیانة تأدیبی به او زده شود .

۳۴. هر کس که مسلمانی را کافر بنامد، خودش کافر است. (جاد الحق،۱۴۱۴: ۸۴) و پیامبر اکرم (ص) چنان بر حرمت تکفیر مسلمان اهتمام داشتند که فرمودند: «اذا قال الرجل لأخیه یا کافر فقد باء بها احدهما، فأن کان کما قال و الا رجعت علیه» اگر فردی برادر دینی‌اش را کفیر کند، یکی از آن دو کافر است. اگر راست گفته باشد که هیچ وگرنه خودش کافر است. (صحیح بخاری، کتاب الأدب باب من کفر أخاه بغیر تأویل، حدیث شماره ۶۱۰۳)
Share/Save/Bookmark