گروه سیاسی -خط نیوز: با توجه به حساسیت های موجود در خصوص آینده صنعت هسته ای کشور پس از بیانیه لوزان و تفاهم های رخ داده فی مابین ایران و امریکا با توجه به صحبت های انجام شده دکتر ظریف و دکتر صالحی در رسانه ملی در خصوص این تفاهم، نقد فنی فارق از هر گونه ملاحظات سیاسی را لازم دانستیم. لذا از آنجا که دکتر فریدون عباسی دوانی عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی از دانشمندان هسته ای است که موساد در ترور ایشان ناکام بوده و سابقا نیز ریاست سازمان انرژی هسته ای را عهده دار بوده است، ایشان را اصلح ترین فرد برای نقد فنی سرنوشت صنعت هسته ای ایران پس از بیانیه لوزان دیده ایم.
در ادامه به بخش اول گفتگوی فنی دکتر فریدون عباسی با رجانیوز در خصوص آینده صنعت هسته ای پس از بیانیه لوزان می پردازیم:
- با سلام. با توجه به اینکه جنابعالی مدتی در سمت ریاست سازمان انرژی اتمی مشغول به فعالیت بودید و به برنامهها و چشماندازهای پنج ساله یا ۲۰ سالهای که برای صنعت هستهای کشور در نظر گرفته شده بود، اشراف کامل دارید. تعهداتی که دولت یازدهم در مذاکراتش با ۱+۵ دارد میپذیرد، چه خللی در چشماندازها و برنامههایی که از قبل در نظر گرفته بودیم ایجاد میکند؟بسم االه الرحمن الرحیم. میتوانیم برنامههای هستهای کشورمان را در استفاده از دانش و فناوری هستهای برای زندگی مردم به دو شاخه اساسی تقسیم کنیم: یکی تولید انرژی یا تولید برق هستهای و دیگری کاربرد پرتوها در زندگی مردم است.
در کاربرد پرتوها در زندگی مردم از دو ابزار استفاده میشود، یکی ماشینهای شتابدهنده و دوم استفاده از رآکتورها که رادیوایزوتوپهای مختلف را میتوانیم یا با روش استفاده از شتابدهنده تولید کنیم یا با استفاده از رآکتور. چون برای تولید رادیوایزوتوپها نیاز به واکنشهای هستهای داریم که این واکنشها یا با پروتون انجام میشود که حاصل از شتابدهندههای ذرات است یا با استفاده از نوترون ـ که نوترون در رآکتورهای هستهای وجود دارد. برای هر دو مورد ـ هم تولید انرژی و هم کاربرد پرتوها در زندگی مردم ـ نیاز به سوخت هستهای داریم.
سوخت هستهای چیست؟ از اورانیوم طبیعی تا اورانیوم غنیشده در حد ۲۰ درصد لازم داریم که در رآکتور تهران استفاده شود. رآکتورهایی که خودمان طراحی میکنیم یا از اورانیوم هایی با غنای ۵/۱۲ یا ۲۰ درصد یا اورانیوم طبیعی یعنی ۷/۰ درصد (همان چیزی که در طبیعت وجود دارد) مانند رآکتور اراک استفاده می کنند.
وقتی در توافقات میپذیریم که رآکتور اراک را تغییر شکل و هندسهاش را تغییر بدهیم و ساختارش را عوض کنیم، مدت طولانی پروسه طراحی مجدد، اجرا، ساخت و تست آن زمان میبرد و به اظهار برخی از کارشناسان میبایست حدود هفت هشت سال وقت صرف کنیم تا ابتدا طراحی این رآکتور را روی کاغذ عوض کنیم و سپس راکتور موجود در اراک را تغییر بدهیم، دیوارها و مخزن را عوض کنیم. جایگزینی مخزن و اطمینان حاصل کردن از صحت عملکرد آن خود چندین سال وقت میبرد. پس عملاً به هدف مد نظرمان که با رآکتور اراک که رآکتوری با قدرت پایین بود و انرژی تولید نمیکرد، بلکه امکان آزمایشهای خاص را روی رآکتور با قدرت پایین میداد تا برای رآکتورهایی با توان بالاتر آماده شویم، نمیرسیم و این امکان از کشور سلب شده است.
از وقتی که دولت یازدهم سر کار آمده است و برنامه اقدام مشترک ژنو را امضا کردهاند، فعالیتهایی که در جهت تکمیل رآکتور اراک بود، متوقف شده است. در صورتی که همان موقع میگفتند فعالیت در اراک متوقف نشده است، ولی واقعیتی که اطلاع داشتم این بود که کار کردن آشپزخانه، رفتن کارمندها به سر کار، انجام کارهایی اجرایی و اداری و فضای سبز که کار رآکتور نیست.اگر مصاحبههای برخی از دوستانمان را بعد از برنامه اقدام مشترک مطالعه کنیم متوجه میشدیم که توقف فعالیت رآکتور اراک را انکار میکردند، ولی توقف رآکتور یعنی تجهیزات دیگر رویش نصب و سوخت اصلیاش تولید نشود.برنامه ما طبق زمانبندیهایی که قبل از مدیریتم هم پیشبینی شده بود، بهگونهای بود که من هم کمک کردم تسریع شود و سر موعد زمانهایی که پیشبینی کرده بودند انجام شود، چون داشتم کار دیگران را پی میگرفتم و داشتیم طبق برنامههای کشور جلو میرفتیم.
برنامه دولت دهم برای راه اندازی سوخت مجازی در پایان سال ۹۲ ؛ این در حالیست که این راه اندازی در دولت یازدهم در سال ۹۴ رخ داده استبرنامه داشتیم که رآکتور آخر سال ۹۲ را با سوخت مجازی راه بیندازیم. سوخت مجازی سوختی است که غلافش زیرکونیوم هست، ولی داخل آن به جای قرصهای اورانیوم قرصهای سربی گذاشته شده است. برای اینکه تستهای مربوط به حرکت سیال، انتقال حرارت، کار کردن پمپها، تأسیسات دیگر، اتاق کنترل و ماشین سوختگذار را چک کنیم تا برای سوختگذاری اصلی آماده شویم. این برنامه ما تا آخر سال ۹۲ بود. ممکن بود به دلایل خاص شرایط تحریمی این برنامه چند ماهی عقب بیفتد. بعد ده مجتمع سوخت اصلی را تا اول سال ۹۲ تولید کردیم که مأموران آژانس هم آنها را دیدند و تأیید کردند. برنامهمان بود که در یک سال سوخت اصلی را تولید کنیم، چون میخواستیم استانداردهای لازم را اعمال کنیم. در این یک سال، از آخر ۹۲ که با سوخت مجازی راه میانداختیم، آزمایشها را ادامه میدادیم، زیرا تجربه را در رآکتور بوشهر با این روش به دست آورده بودیم. آنجا هم با سوخت مجازی راه افتاد و آزمایشهایش انجام شد تا به راهاندازی مقدماتی با سوخت اصلی برسیم. اگر همه کارهایمان درست انجام میشد، آخر سال ۹۳ میخواستیم آن را با سوخت اصلی راه بیندازیم و با توان کم شروع به کار کردن کنیم و آزمایشهای مربوط به رآکتور را انجام بدهیم تا به شرایطی برسیم که بهتدریج وقتی از صحت عملکرد اطمینان حاصل میکردیم آن را به قدرت ۴۰ مگاوات برسانیم.
ممکن بود این فرآیند یک تا دو سال طول بکشد، یعنی از آخر سال ۹۳ شروع کنیم و در سال ۹۵ بگوییم حالا رآکتور اراک را کار انداختهایم و تحویل بهرهبردار بدهیم.متأسفانه اخیراً افرادی مسائلی را مطرح میکنند که سوخت این رآکتور تست نشده و ممکن بود حادثهای مثل چرنوبیل به بار بیاورد. این حرفها در جمعی گفته میشود که بیش از دوسوم افراد آن جمع تخصص مهندسی ندارند، چه برسد به هستهای و اینها از زبان افرادی است که خودشان را دانشمند و متخصص هستهای و فارغالتحصیل MIT امریکا میدانند و این روزها این مورد را در چشم مردم ما میکنند که همزمان با مذاکرات با امریکاییها همهشان بر فارغالتحصیلی از امریکا تکیه میکنند. اگر چنین آدمی که وجاهتی هم داشته باشد، این حرف را بزند مردم از او میپذیرند. در صورتی که صحت ندارد.ما فرآیند تست سوخت را با امکانات موجود در کشور درست انجام دادهایم و اساساً رآکتور اراک
بعد از چهار پنج سال کار سوختی که داخل کشور ساخته در یک رآکتور خودی تست شده بود و بعد از پنج سال میتوانستیم ادعا کنیم کشوری هستیم که تمام چرخه سوخت هستهای را خودمان انجام دادهایم و یک رآکتور تست سوخت را هم داریم و سوختمان از نظر همه موارد فیزیکی، متالورژیکی، بحثهای مهندسی و مکانیک در شرایط خاص دما، پرتویی و فشار قرار گرفته و امتحانش را پس داده است. حالا این سوخت را آنالیز کنیم تا ببینیم در اثر نوترون ـ گاما چه آسیبهایی دیده است که اطلاعات کشور را زیاد کند.
- نوترون ـ گاما؟بله، میبایست تست پرتویی انجام بدهیم. مهندسین مکانیک تستهای متالورژیکی و مکانیکی نظیر فشار را روی مثلاً یک لوله و یک قوس انجام میدهند. همه این تستها در هستهای هم انجام میشوند، مضافاً بر اینکه باید آن ماده در برابر نوترون و گاما هم تست شود، چون بحثهای آسیب پرتویی را داریم.
- این فرآیند بر اساس استانداردهای تعریفشده بینالمللی است و نه تنها به ما، بلکه هر کس دیگری که بخواهد از صحت آن اطمینان یابد، اطمینان میدهد.همینطور است، ولی چون ما را محروم میکنند که از امکانات کشورهای دیگر در آزمایش سوختهای ساختهشده در کشور استفاده کنیم، تصمیمی که گرفتیم این بود که در کشور از رآکتورهای خودمان برای تست سوخت استفاده کنیم. حالا که تحریمیم به امکانات و تخصص داخل روی بیاوریم، برای همین از رآکتور صفر قدرت آب سنگین اصفهان استفاده کردیم، مجتمعهای سوخت رآکتور اراک را با طول کوتاهتر دو متر تا دو متر و ۲۰ سانتیمتر ساختیم ـ چون طول استانداردش سه متر و ۴۰ سانتیمتر است ـ و در رآکتور صفر قدرت اصفهان و بعد غلافها و سوخت ۵/۳ درصد را در رآکتور تهران تست کردیم. قبل از آن یک میله ۶۰ سانتیمتری از میلههای سوخت رآکتور اراک را تحت تابش نوترون ـ گاما در رآکتور تهران قرار دادیم، یعنی هم نمونهای از سوخت بوشهر را درست و در رآکتور تهران آزمایش کردیم، هم نمونه سوخت اراک را.
نبوغ ایرانی وقتی سختی هست تراوش و بروز میکند و چون متخصصان انرژی اتمی کشورمان عرصه فعالیت پیدا کردند و مدام بر سرشان نزدند که امریکاییها باید بیایند کار و ما را تأیید کنند، نشستند فکر کردند و به پیشرفتهای کنونی دست یافتند. رآکتور تهران یک رآکتور MTR یا Material Testing Reactor و در واقع یکی از مأموریتهایش تست مواد است و ما بعد از ۴۰ سال آن را در مأموریت اصلیاش به کار بردیم! چون تا حالا میگفتیم رآکتور تهران برای تولید رادیوداروست، در حالی که اینطور نیست و تولید رادیودارو استفاده جنبی از رآکتور تهران است. رآکتور تهران اپراتوری است و تست مواد به ما یاد میدهد. این رآکتور برای چک کردن و کنترل محاسبات هستهای است و رشته مهندسی هستهای را در کشور توسعه میدهد. علت اینکه امریکاییها از اول انقلاب سوخت رآکتور تهران را به ما نمیدادند، فقط به خاطر رادیودارو نبود، به این دلیل بود که نتوانیم از این رآکتور در جهت تست سوخت رآکتورهای آتیمان استفاده کنیم. باید یک رآکتور قدرتی مثل رآکتور اراک میداشتیم تا سوختش را در خودش ست کنیم، چون اگر آلودگی و نشت هم به وجود بیاید در همان آب خودش هست و جای دیگری نمیرود. رادیودارو هم در آن تولید نمیکنیم که آلودگیهای هستهای سوار بر رادیودارو شوند.
چون افراد مذاکرهکننده میخواهند رآکتور اراک را بر حسب نظرات امریکاییها در این قضیه تغییر بدهند توجیه میکنند و افراد جامعه را میترسانند که این رآکتور حادثه چرنوبیل در ایران درست میکرد. در صورتی که این دروغ محض است. رآکتوری که هنوز راه نیفتاده و کنترلش دست شماست و اصلاً شرایط به وجود آمدن حادثه چرنوبیل در آن نیست، چطور ذهن ملت را در این باره خراب میکنید؟ این نکتهای است که باید بدان توجه کنیم. تغییر کاربری فعلی رآکتور اراک ما را از تجربهای که میتوانستیم روی رآکتورهای قدرت و تست سوخت کسب کنیم، دور میکند.
در مورد پلوتونیوم که گفته میشد در آنجا تولید میشود باید این نکته را در نظر بگیریم. در هر رآکتوری پلوتونیوم تولید میشود. مگر ما نظارت آژانس را کنار گذاشتهایم؟ وظیفه آژانس این است که بیاید نظارت کند، اگر تخلفی کردیم و سوخت را بردیم و در جای دیگری استفاده کردیم، گزارش میکند و بعد کشورهای حامی آژانس در این باره با ما برخورد میکنند، ولی اصلاً فرصت ندادند کارمان را بکنیم. ضمن اینکه جای نصب دوربینهای آژانس را هم مشخص کرده بودیم و بازرس آژانس میآمد و آنجا را میدید و اواخر ۹۲، قبل از کارگذاری مخزن، DIQ (Design Information Questionnaire) رآکتور اراک را تحویل معاون آقای آمانو دادیم. یعنی اطلاعات آخر طراحی و جاگذاری را در این زمینه به آژانس داده و محل نصب دوربینهایشان را هم با نظر خودشان مشخص کرده بودیم.
اگر در این رآکتور پلوتونیوم تولید میشود اشکال ندارد، ولی متأسفانه رئیس انرژی اتمی فعلی ما کاملاً دارد غیر حرفهای عمل میکند و میرود میگوید ما تغییر طراحی میدهیم تا مقدار تولید پلوتون را در این رآکتور کاهش بدهیم. چرا؟ چون میخواهیم نگرانی امریکاییها و اسرائیلیها را رفع کنیم. غیر از این است؟ خب نگران باشند. وظیفه آژانس است که بیاید ما را کنترل کند و ببیند پلوتونیوم آن را چه کار میکنیم. اینها الان خلط مبحث میکنند. در جلسهای حضوری به ایشان گفتم آقای دکتر شما نباید تأیید کنید در آن رآکتور پلوتونیوم تولید میکنیم و حالا میخواهیم مقدارش را کم کنیم. باید بگذارید رآکتور کار خودش را بکند و جوانهای متخصص ما بعد از ده پانزده سال که دارند کار طراحی و ساخت را دنبال میکنند، شیرینی تجربه عملی داشته باشند و اینها را با شبیهسازی و محاسبات خودشان تطبیق بدهند و به این برسند که کارشان درست بوده است یا نه. اگر بخواهیم منتظر یک خارجی باشیم که بیاید و چیزی را برای ما بهروز بکند و لیسانس کاری یا چیزی را به ما بدهد و بعد ما را تحریم کنند که ول معطلیم.مگر در جنگ اینجوری کار کردیم؟ در جنگ با تکیه بر استعدادها و ظرفیتهای داخلی توانستیم جلوی رژیم صدام بایستیم و سرزمینهایمان را آزاد کنیم و با ایستادگی است که میتوانیم دشمن را عقب بزنیم، مثل این میماند با یک سری قطعنامهها بخواهند بخشهایی از سرزمینمان را اشغال کنند، باید اینها را عقب بزنیم.
آنچه عرض کردم نکاتی در باره رآکتور اراک بود و واقعاً متأسفم این فرصت تاریخی از مردم ایران و متخصصان داخلی ایران گرفته شده است که چیزی که خودشان طراحی و تکمیل کرده و ساختش را تا اول مرداد ۹۲، تا ۸۶ درصد پیش برده بودند، با اقدام شتابزده یک طایفه متوقف شد. اینها یک قوم چهار پنج نفری هستند که این بلا را به سر کشور آوردند.