«زهرا نعمتی» به «آذربایجانیها » نه گفت

ای پرچمت ما را کفن

21 خرداد 1398 ساعت 10:54

«پا برای یک تکواندوکار همان قدر مهم است که انگشت برای یک پیانیست». این را «زهرا نعمتی» می‌گوید که سال‌های سال یک تکواندوکار حرفه‌ای به حساب می‌آمده، اما دست تقدیر سرنوشتش را طوری تغییر داده که مجبور است تا آخر عمر روی صندلی چرخدار بنشیند.


محمد تربت‌زاده «پا برای یک تکواندوکار همان قدر مهم است که انگشت برای یک پیانیست». این را «زهرا نعمتی» می‌گوید که سال‌های سال یک تکواندوکار حرفه‌ای به حساب می‌آمده، اما دست تقدیر سرنوشتش را طوری تغییر داده که مجبور است تا آخر عمر روی صندلی چرخدار بنشیند. سرنوشتی که خودش می‌گوید با وجود تلخ بودن، هیچ‌وقت تسلیمش نشده تا ‌سال‌ها بعد تبدیل به قهرمان جهان، قهرمان پارالمپیک، بهترین ورزشکار سال و چندین عنوان و مقام دهن پرکن دیگر شود که رسیدن به هرکدام از آن‌ها، آرزوی هر ورزشکاری است. اما برای زهرا نعمتی لابد چیزهایی مهم‌تر از این عناوین دهن پرکن وجود داشته که وقتی آذربایجانی‌ها پیشنهاد اغواکننده پیوستنش به تیم ملی این کشور را مطرح کرده‌اند، در پاسخ فقط گفته است: «پرچم کشورم را با هیچ چیز عوض نمی‌کنم». آرزوهای خاک شده وقتی روی تخت سفید رنگ بیمارستان به هوش آمد، فکرش را هم نمی‌کرد که دکترها بگویند نخاعش صدمه دیده و دیگر نمی‌تواند روی پاهایش بایستد. فلج شدن برای یک دختر جوان 19 ساله سخت‌تر از آن چیزی است که من و شما فکرش را می‌کنیم. بخصوص اگر آن دختر جوان، پس از قهرمانی در مسابقات استان و دعوت شدن به تیم ملی تکواندو، رؤیای قهرمانی جهان را در سر پرورانده باشد. لابد دلش نمی‌خواست باور کند یک حادثه رانندگی در مسیر دانشگاه به خانه او را برای همیشه زمینگیر کرده است، به همین خاطر خودش را بست به فیزیوتراپی و راه‌های درمان احتمالی. وقتی فهمید کاری از دست دکترها برنمی‌آید و پاهایش را برای همیشه از دست داده، دانشگاه و تحصیل در رشته گیاه پزشکی را رها کرد و دو سال خانه‌نشین شد. هشت سال عرق ریختن روی تاتمی، دان مشکی تکواندو و رؤیای قهرمانی جهان در عرض چند لحظه نابود شده بود. حالا زهرا مانده بود با کوهی از آرزوهایی که یکی پس از دیگری، در مقابل چشم‌هایش خاک می‌شدند. عاشقِ گل و گیاه اهل «گلباف» است، شهر کوچکی در استان کرمان. پس از تیراندازی، عاشق گل و گیاه است! خودش می‌گوید دلیل علاقه‌اش به گل و گیاه این است که در فروردین به دنیا آمده؛ فروردین سال 1364. این که چه شد زهرا نعمتی از تکواندو به تیراندازی با کمان رسید را شاید خودش هم خیلی دقیق نداند، اما هرچه که بود پس از دو سال خانه‌نشینی برخلاف بسیاری از قربانیانِ معلولِ حوادث اینچنینی، توانست خودش را قانع کند بدون پا هم می‌شود زندگی کرد، ورزشکار بود و حتی قهرمان جهان شد. خودش در این‌باره در یکی از مصاحبه‌هایش گفته است: «وقتی دوباره سراغ ورزش رفتم، دوست داشتم در یک رشته گروهی فعالیت کنم، اما این امکان در شهر کرمان وجود نداشت. تیروکمان در عین حال که تأثیر مثبتی بر روحیه‌ام دارد، به من آرامش زیادی هم می‌دهد. همین‌ها سبب شد تیروکمان برایم خیلی جدی و مهم شود و آن را با علاقه بیشتری یاد بگیرم». پرچمدار المپیک اوج درخشش در سال 2012 بود. جایی که مدال طلا پارالمپیک لندن را کسب کرد تا نخستین و تنها زنِ تاریخ ورزش کشورمان باشد که در سطح بازی‌های جهانی المپیک و پارالمپیک، مدال طلا می‌گیرد. در همان مسابقات به همراه راضیه شیرمحمدی و زهرا جوانمرد که تیم ملی تیراندازی با کمان بانوان ایران را در قسمت تیمی تشکیل می‌دادند، عنوان سومی و مدال برنز پارالمپیک ۲۰۱۲ لندن را هم بدست آورد. عملکردش در مسابقات پارالمپیک آن‌قدر حیرت‌انگیز بود که به عنوان بهترین ورزشکار آن دوره از مسابقات انتخاب شد تا کلکسیون افتخاراتش تکمیل شود. محبوبیت نعمتی در میان مردم روز به روز بیشتر می‌شد و درخشش‌هایش تا چهار سال بعد ادامه داشت و زمانی که به عنوان نخستین ورزشکار ایرانی، نخستین زن آسیایی و سیزدهمین ورزشکار تاریخ، نامش را در فهرست ورزشکارانی که هم در پارالمپیک و هم در المپیک شرکت کرده‌اند ثبت کرد، شهرتش جهانی شد. زهرا نعمتی به عنوان پرچمدار کاروان ایران در المپیک 2016 ریودوژانیرو آن‌قدر محبوب شده بود که مردم سایر کشورها بخصوص برزیلی‌ها برای تشویق کردنش به محل مسابقات می‌رفتند! این پایان افتخارات نعمتی نبود و یک سال بعد او به عنوان بهترین کماندار معلول جهان انتخاب شد. سال 2018 هم اگر اشتباه عجیب و غریب مربی و مسئولان تیم ملی نبود، امکان نداشت زهرا نعمتی هنگام برگزاری مسابقات آسیایی جاکارتا، بی‌خبر از زمان برگزاری ‌مسابقه‌اش، در سالن غذاخوری نشسته باشد و بی‌خبر از همه جا از گردونه مسابقات آسیایی حذف شود! نعمتی این روزها سهمیه پارالمپیک 2020 توکیو را کسب کرده و حالا برای گرفتن سهمیه المپیک 2020 تلاش می‌کند. طلاقِ پرحاشیه موفقیت و درخشش‌های پی‌درپی اما دلیل بر بی‌حاشیه بودن زهرا نعمتی نیست. نعمتی مدت زیادی به خاطر درگیری با همسرش تیتر یک رسانه‌ها بود. آن طور که همسرش رهام شهابی، عضو تیم ملی تیراندازی با کمان مردان معلول کشورمان می‌گوید، زهرا نعمتی پس از مسابقات المپیک به خانه برنگشته و برای او دادخواست طلاق فرستاده است. زهرا نعمتی اگرچه صحبتی از مشکلات ‌خصوصی‌اش در رسانه‌ها نکرده، اما همسرش حسابی جزئیات اختلافشان را توی بوق و کرنا کرده است! شهابی حتی زهرا نعمتی را برای مدت زیادی ممنوع الخروج کرد و از فدراسیون جانبازان و معلولین خواست او را به اردوهای تیم ملی راه ندهند تا به این وسیله از همسرش انتقام بگیرد! کار حتی به جایی رسید که فدراسیون علیه همسر زهرا نعمتی بیانیه صادر کرد و از او خواست پای اختلافات خصوصی را به ورزش کشور باز نکند. ممنوع الخروجی زهرا نعمتی تا ‌مدت‌ها نقل محافل ‌رسانه‌ای بود، اما زهرا نعمتی سرانجام به این حواشی پایان داد و با حضور در برنامه فرمول یک اعلام کرد از رهام شهابی جدا شده است. ای پرچمت ما را کفن زهرا نعمتی سفیر صلح سازمان ملل است و هرسال در جلسات ویژه کنوانسیون حقوق معلولان شرکت می‌کند تا علاوه بر مطالبه حقوق معلولان در سراسر جهان، الگوی آن‌ها باشد. نعمتی در یکی از جلسات سازمان ملل گفته بود: «معتقدم در همه دنیا ورزش یکی از بهترین روش‌های توانمندسازی معلولان است. هرگز تسلیم معلولیت خود نشوید». ‌جمله‌ای که کمیته جهانی پارالمپیک آن را به عنوان یکی از 10 جمله برتر و انگیزشی دنیا انتخاب کرد. لابد به همین خاطر است زهرا نعمتی اگر برای ما پرچمدار کاروان المپیک به حساب می‌آید، برای خیلی از معلولان دنیا پرچمدار امید است. پرچمدار کسانی که روزی خودشان را ‌باخته‌اند اما دوباره روی پا ایستاده‌اند. البته کاربران ‌شبکه‌های اجتماعی می‌گویند: زهرا نعمتی پس از رد پیشنهاد عضویت در تیم ملی آذربایجان در ازای یک خانه، یک ماشین، 300 هزار دلار پول نقد و حقوق ماهیانه 5هزار دلار، تبدیل به پرچمدار غیرت هم شده است. غیرتی به اندازه شعری که در بیشتر مسابقات بر روی شال کماندار کشورمان هک می‌شود و ته دل ما ایرانی‌ها را می‌لرزاند: ای در رگانم خون وطن ای پرچمت ما را کفن...


کد مطلب: 60882

آدرس مطلب: http://khatnews.com/vdcdxj09.yt0zj6a22y.html

خط نيوز
  http://khatnews.com