پايگاه خبری تحليلی خط نيوز 7 آبان 1397 ساعت 11:36 http://khatnews.com/vdcg3n9n.ak9n34prra.html -------------------------------------------------- عنوان : باندهای قدرت حامیان ایده ایرانشهری/ روز کوروش و ردپای جریان انحرافی -------------------------------------------------- کلید بزرگ‌نمایی ملی‌گرایی با غیریت‌سازی آن در قبال اسلام‌گرایی از سخنان اسفندیار رحیم‌مشایی آغاز شد و پس از آن جریان‌های دیگر سیاسی همانند طیف سلطنت‌طلب برای جبران فقدان سرمایه اجتماعی پایدار در سپهر سیاست کشور و طیفی با ایده ایران‌شهری در بستر دانشگاه‌های کشور به آن پرداختند. متن : به گزارش خط نیوز به نقل از جهان نيوز: هفتم آبان، روز کوروش است؛ روزی که همانند بسیاری از سخنان قصار کوروش بدون سند تاریخی در افکارعمومی بیان می‌شود. هرچند قدمت بزرگداشت این روز منحصر به چند سال اخیر است و به روزی جنجالی برای بازنمایی اهداف سیاسی با پوشش ملی‌گرایی بدل گشته است. به گزارش جهان نيوز، کلید بزرگ‌نمایی ملی‌گرایی با غیریت‌سازی آن در قبال اسلام‌گرایی از سخنان اسفندیار رحیم‌مشایی آغاز شد و پس از آن جریان‌های دیگر سیاسی همانند طیف سلطنت‌طلب برای جبران فقدان سرمایه اجتماعی پایدار در سپهر سیاست کشور و طیفی با ایده ایران‌شهری در بستر دانشگاه‌های کشور به آن پرداختند. نخستین تکاپوها برای بزرگداشت روز کوروش به منزله فراخوانی برای قدرت‌نمایی جریان معارض از سال‌1395 به صورت جدی صورت پذیرفت. ردپای جریان انحرافی بر پایه گزارش صبح نو، اسفندیار رحیم مشایی آغازگر جنجال‌آفرینی در قبال دولت دهم بود. گویا دستور جریان انحراف متوقف‌سازی قوه مجریه از کارویژه ماهوی دولت برای خدمت به مردم بود. نخستین هیاهوسازی در شهریورماه‌1389 رخ داد. اسفندیار رحیم مشایی در مراسم رونمایی از منشور کوروش هخامنشی، این پادشاه ایران باستان را از جنس پیامبران دانست و در همین راستا اظهارنظر عجیبی داشت که «درسی که امروز ما از منشور کوروش می‌گیریم بسیار بزرگتر از همه آموخته‌ها و فرصت‌هایی است که پیش از این تاریخ در اختیار بشر قرار داده شده‌است. 131‌سال قبل منشور کوروش کشف شد و دو هزار و 400‌سال پیش از آن، این منشور از فنا شدن محفوظ مانده است، چرا ما نباید این مسأله را نشانه و آیتی از خدا بدانیم. اگر جسد فرعون باقی می‌ماند تا وسیله‌ای برای عبرت آیندگان باشد، چرا منشور کوروش را نشانه‌ای ندانیم تا امروز پس از دو هزار سال از میلاد، مجدداً در رفتار، گفتار، اندیشه و کردار خود بازنگری کنیم؟» این سخنان جنجالی با حمایت محمود احمدی‌نژاد از مرادش همراه شد و ضریب واگرایی رییس‌دولت وقت را با رویکرد فکری اصولگرایی افزایش داد. پس از چند سال جریان انحرافی برای بازتولید جنجال سیاسی از مقبره کوروش سوء‌استفاده کرد. محمود احمدی‌نژاد در دهه فجر به بازدید از مقبره کوروش رفت. عبدالرضا داوری از حلقه نزدیکان رییس دولت دهم، این اقدام رییس‌جمهور سابق را به مثابه ظهور جریان «ملی انقلابی» در پایان دهه‌چهارم انقلاب دانست؛ وی همچنین آینده سیاسی ایران را به کنشگری این جریان گره زد. باندهای قدرت حامیان ایده ایرانشهری همسو با فعالیت‌های غیریت‌ساز جریان انحرافی و سلطنت‌طلب در روز هفتم آبان، جریانی در سطح دانشگاه‌های کشور با کمک باندهای ثروت در حوزه نشریات مکتوب پیرامون ایده ایرانشهری فعال شده‌اند. سید جواد طباطبایی محوریت اصلی این جریان را برعهده دارد. آقای عباس آخوندی از حامیان این ایده در کابینه دولت دوازدهم بود؛ این وزیر مستعفی با کارنامه ناکارآمد چندین نشست پیرامون اندیشه و تمدن ایرانشهری در وزارت راه‌و‌شهرسازی برگزار کرد. کمک‌های غیرطبیعی به یک ایده نوپای موجب حساسیت‌های نظری اندیشمندان علوم انسانی شده است. آقای ناصر فکوهی از جامعه‌شناسان برجسته کشور ایده ایرانشهری را بزک ایدئولوژی‌های فاشیستی می‌داند و در همین راستا می‌گوید: «ایدئولوژی‌هایی مثل آنچه با کمال تأسف «ایرانشهری» نامیده شده در دوره اخیر ابداً گرایش تازه‌ای نیستند و صرفاً نمونه‌ای بازساخته از ایدئولوژی‌های پان‌ایرانیستی و فاشیستی پیشین در ایران و در جهان به شمار می‌آیند که از یک‌سو با گفتمانی به ظاهر علمی و فلسفی بزک شده‌اند.» و همچنین در همین راستا دکتر سید جواد میری، عضو هیأت‌علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی بیان کرد: «یکی از انتقادات جدی این اندیشه، فاشیسم و نژادپرستی قوی است که از درون آن خارج می‌شود. ببینید، کوروش به‌عنوان یک پادشاه ایرانی مورد احترام ماست اما وقتی او تبدیل به نمادی برای تفرقه و نفرت از دیگری می‌شود و بیگانه‌ستیزی را پیش می‌آورد آن چیزی است که از درون اندیشه آقای طباطبایی بیرون می‌آید. ضمناً هنوز کسی نمی‌داند که ایران مطرح شده در دوران باستان که طباطبایی به آن اشاره می‌کند دقیقاً چگونه ایرانی است. به نظر من آقای طباطبایی فهمی از امر اجتماعی و فرهنگی ندارد و تمام بحثش ناظر به قدرت آنهم از حیث دولت است.» پیش به سوی مناسک‌گرایی فاشیستی هویت‌خواهی ملی یکی از بسترهای مهم ایجاد همبستگی و انسجام آحاد جامعه است. بازنمایی تمدن ایرانی با هدف مهیاسازی خودباوری ملی نیازمند سامان‌یابی فرابخشی در نهادهای مختلف است اما اقداماتی تحت عنوان روز کوروش در هفتم آبان کارکرد متقاوتی با بزرگداشت تمدن ایرانی دارد. روز کوروش با اتحاد سیاسی جریان‌های معارض به هویت‌خواهی ملی بدلی نیل پیدا کرده است و در این روز شاهد مناسک‌گرایی فاشیستی با شعارهای تند قومیتی هستیم؛ هرچند با آگاه‌سازی مردمی این شوی سیاسی با کاهش رغبت همراه شده است. گزارش‌ها و فیلم‌هایی که در شبکه‌های مجازی در دسترس است، اقداماتی غیرعقلانی و شرک‌آلود، مانند سجده در برابر مقبره منتسب به کوروش که باعث آزردگی‌خاطر و موجب افزایش حساسیت‌ها به این آیین بدعتی می‌شود. همه این مسائل ما را به این نتیجه می‌رساند که این تجمع نوعی عقده‌گشایی سلطنت‌طلبان است نه تجلیل از کوروش بزرگ. بسیاری از این افراد، اصلاً کوروش را نمی‌شناسند و اهمیتی هم نمی‌دهند که اقدامات و رفتارهای آن‌ها باعث بدنامی طرفداران و علاقه‌مندان به کوروش و تاریخ ایران می‌شود. اینان سیاست‌زدگانی هستند که حتی از قربانی کردن کوروش کبیر در راه عقاید ضدانقلابی ابایی ندارند. آیا تجلیل از تمدن ایران در زمان هخامنشیان حتماً با حمله و هتک حرمت به اسلام ملازمه دارد؟ آیا نمی‌توان بدون توهین به باورمندان فرهنگ اسلامی، کوروش را تحسین کرد؟ پاسخ این است که کوروش و ایران باستان صرفاً بهانه‌ای برای فعالیت‌های ضدانقلابی و ضد‌اسلامی است وگرنه چنین نفرتی از انقلاب، اسلام و اعراب را حتی در میان هموطنان عزیز زرتشتی هم سراغ نداریم. راهکار مقابله با این افکار افراطی و تعصب‌های اندیشه‌سوز، به پرسش‌کشیدن این سیاست‌زدگان کوروش‌پرست است. باید افکار عمومی این پرسش را مطرح کند که کدام‌یک از این بهانه‌جویان باستان‌گرا، کوروش را به درستی خوانده و شناخته‌اند؟ آیا سطح شناخت آن‌ها از کوروش بیش از اطلاعات تلگرامی است؟ آیا حمل نشان فَرَوَهَربدلی به تنهایی علامت ایران‌دوستی است یا اینکه باید میهن‌پرستی در لباس، تفریحات و مسافرت‌های خارجی هم نمایان باشد؟