پايگاه خبری تحليلی خط نيوز 24 مهر 1393 ساعت 11:21 http://khatnews.com/vdcdjs0s.yt0zz6a22y.html -------------------------------------------------- عنوان : پشت پرده اتهام سازی جدید فیصل علیه ایران احمد کاظم زاده -------------------------------------------------- وزیر امور خارجه عربستان در مصاحبه مطبوعاتی مشترک خود با فرانک والتر اشتاین مایرهمتای آلمانی خود در جده ایران را به دخالت نظامی در سوریه، عراق و یمن متهم کرد و آن را بخشی از مشکل و نه راه حل در خاورمیانه دانست. متن :   سعود الفیصل وزیر امور خارجه عربستان در مصاحبه مطبوعاتی مشترک خود با فرانک والتر اشتاین مایرهمتای آلمانی خود در جده ایران را به دخالت نظامی در سوریه، عراق و یمن متهم کرد و آن را بخشی از مشکل و نه راه حل در خاورمیانه دانست. این در حالی است که فیصل در جریان دیدار خود با دکتر ظریف وزیر امور خارجه کشورمان در حاشیه نشست مجمع عمومی سازمان ملل با بیان اینکه ایران و عربستان دارای نفوذ در منطقه هستند تاکید کرده بود "همکاری دوجانبه می تواند صلح و امنیت را در منطقه برقرار کند." دکتر ظریف نیز در پایان این نشست گفته بود:"این دیدار صفحه جدیدی در روابط بین دو کشور باز می‌کند و امیدواریم که نتایج مثبتی برای صلح و امنیت در منطقه و جهان داشته باشد." حال سوال این است که در فاصله چند هفته اخیر که از این دیدار می گذرد چه عواملی موجب شده سعود الفیصل به خانه اول برگردد و همان اتهامات گذشته را علیه ایران تکرار کند ؟اما پیش از پاسخ به این سوال تشریح چگونگی اتهام جدید سعود الفیصل به ایران نیز ضروری به نظر می رسد. چگونگی طرح و بیان اتهام جدید فیصل علیه ایران سعود الفیصل وزیر امور خارجه عربستان در مصاحبه مطبوعاتی مشترک با همتای آلمانی خود در جده به این سوال که آیا عربستان از نوع حملات هوایی ائتلاف بین المللی به مواضع داعش ناراضی است؟ گفت: "ما توافق داریم که عملیات علیه داعش باید مبتنی بر راهبرد روشن، با اهداف مشخص و با به کارگیری امکانات موثر باشد. ما معتقدیم اقدام دسته جمعی علیه داعش ضروری است، زیرا این گروه خطری برای همه جامعه جهانی و نه فقط در عراق و سوریه است..." این می توانست پاسخ کافی برای سوال مورد نظر باشد اما سعود الفیصل به این اکتفا نکرد (و شاید هم فراموش کرده بود که به چه سوالی پاسخ می‌دهد) پاسخ خود را کش داد و در نهایت به اینجا رسید که چون داعش از خاک سوریه به حملاتی دست می زند و داعش نیز در نتیجه جنگ داخلی سوریه ظهور یافته و دولت بشار هم فاقد مشروعیت داخلی است پس حمایت ایران از سوریه نیز بخشی از مشکل در این کشور است نه راه حل آن (البته به باور و ادعای فیصل). فیصل در این زمینه مدعی شد:"داعش از خاک سوریه به عنوان پایگاهی برای حملات خود به دیگر مناطق استفاده می کند و آن را پناهگاه و محل امنی برای خود می داند. بنابراین عملیات در عراق باید با عملیات در سوریه همزمان باشد. نظام سوریه ملت خود را بدون هیچ مانع یا بازدارندگی می کشد و نیازی نیست که من حرفی در محکومیت آن بزنم. نظام بشار اسد مشروعیت خود را از دست داده است و ما به اندازه کافی در این باره سخن گفته ایم... ائتلاف و نیروهای سوری (مخالفان سوری) باید با یکدیگر متحد شوند. ما معتقدیم این وحدت باید تسریع شود که به نفع آنها خواهد بود. سند تشکیل ائتلاف بر متحد کردن مخالفان سوری تاکید دارد ... همه گروه های مسلح در سوریه باید به ارتش آزاد بپیوندند، زیرا آنها با وحدت خود می توانند قدرت خود را برای تاثیرگذاری بر اوضاع میدانی افزایش دهند و در این صورت اوضاع سیاسی در کشورشان را تغییر دهند... نقش ایران در منطقه به خود این کشور بستگی دارد. ما هیچ ملاحظه‌ای درباره کشور ایران یا شهروندان آن نداریم، بلکه انتقادها از سیاست ایران در منطقه است. ایران در بسیاری از کشمکش ها در منطقه بخشی از مشکل و نه بخشی از راه حل است." اظهارات فیصل از هر دو بعد شکلی و محتوای قابل نقد است. به لحاظ شکلی فیصل این اتهامات را در پاسخ به سوالی مطرح کرد که ارتباطی به ایران نداشت. (آیا عربستان از نوع حملات هوایی ائتلاف بین‌المللی به مواضع داعش ناراضی است؟) در واقع فیصل ماهرانه کوشیده است از پاسخ به این سوال فرار کند. چرا که پیشروی های اخیر داعش بخصوص به سمت عین العرب (کوبانی ) این ذهنیت را در خیلی از محافل تقویت کرده است که امریکا از داعش همچنان به عنوان اهرم فشار علیه متحدان خود برای وادار کردن آنها به تامین درخواست ها و امتیازات مورد نظر خود در چارچوب ائتلاف استفاده می کند. به لحاظ محتوایی نیز همه صغری و کبری که برای طرح اتهام خود قرار داد فاقد گزاره منطقی است و از همه مهمتر اینکه بر نقش عربستان و دیگر همپیمانان عربی و غربی خود در ظهور داعش و دیگر گروههای تکفیری سرپوش گذاشت. پیش زمینه‌های اتهام جدید سعود الفیصل علیه ایران از میان سه کشوری که سعود الفیصل ایران را به دخالت نظامی متهم کرد ، در عراق تحول خاصی به ضررعربستان روی نداده است و مسئولان این کشوربعد از منتفی شدن احراز مجدد نخست وزیری از سوی نوی مالکی و انتخاب حیدر العبادی به عنوان نخست وزیر جدید عراق حداقل در سیاست اعلامی رضایت خود را از روند تحولات در این کشور ابراز داشته اند. از طرف دیگر با توجه به اینکه رویکرد کنونی عربستان مقابله با داعش است لذا مخالف رویکرد این کشور و امریکا برای مقابله با داعش در عراق نیست. بر این اساس در فاصله میان دو اظهار نظر مثبت و منفی سعود الفیصل درباره ایران در خلال چند هفته گذشته تحولی در عراق روی نداده است که علت اتخاذ موضع منفی جدید وی علیه ایران را توجیه کند. اما در یمن جدا از اینکه شکل گیری جنبش اعتراضی جدید در یمن (که بار دیگر روند تحولات را در مسیر انقلاب نیمه تمام این کشور قرار داد) از همان ابتدا باب میل عربستان نبوده است بلکه تلاش هایی هم که به تازگی در جهت انحراف تحولات از مسیر اجرای موافقتنامه صلح و دولت فراگیر صورت می گرفت با اقدام به موقع رهبران جنبش اعتراضی در جا خنثی شد و با وجود اینکه منشاء این تحولات کاملا داخلی بوده است و هیچ ارتباطی به ایران نداشته است اما عربستان و شخص سعود الفیصل با متهم کردن ایران به دخالت در امور داخلی یمن می خواهد هم بر ناکامی ها و دخالت های خود در این کشور سرپوش بگذارد و هم اینکه با اتکاء به ائتلاف ضد داعش بتواند به اقدامات جبرانی دست بزند. با اینحال سرمنشاء اصلی اتهامات جدید فیصل را می توان در دور جدید تحرکات ضد سوری جستجو کرد که بعد از تشکیل ائتلاف موسوم به ضد داعش جان تازه ای گرفته است. قبل از تشکیل این ائتلاف روند تحولات سیاسی و امنیتی در سوریه بتدریج تثبیت می شد و این احساس شکل می گرفت که پروژه براندازی به ایستگاه پایانی نزدیک می شود. اما چند عامل موجب شد که در ژی تشکیل ائتلاف بحث براندازی و تغییر نظام سوریه باردیگر از حاشیه به متن بیاید. نخست اینکه آمریکا با اعلام اینکه داعشی بخشی از حکومت خود را در مناطق اشغالی سوریه تشکیل داده است و مبارزه با داعش تنها در عراق کافی نیست دامنه حملات هوایی خود را از عراق به سوریه گسترش داد. دوم اینکه مسئولان ائتلاف ملی مخالفان که تحت پوشش عربستان قرار دارد در مواضع اعلامی خود از گسترش دامنه حملات هوایی امریکا به سوریه حمایت و بر آن تاکید کردند و گروههای تکفیری از جمله النصره نیز با دست زدن به رشته عملیات هایی علیه نیروهای پاسدار صلح سازمان ملل در جولان برای گسترش دامنه حملات آمریکا و ائتلاف بین‌المللی بستر سازی کردند. و سوم اینکه ترکیه که (بعد از افشای نقش عربستان در شکست پروژه اخوانی کردن خاورمیانه و سقوط دولت مرسی در مصر) وارد رقابت شدید با عربستان در خصوص تحولات سوریه و بخصوص آموزش نیروهای موسوم به میانه رو قرار گرفته است، اساسا لزوم سقوط دولت سوریه را جزء پیش شرط های خود برای پیوستن به ائتلاف قرار داده است (البته شروط دیگری نیز از جمله ایجاد منطقه پرواز ممنوع و یا منطقه امن رامطرح کرده است که این شروط فعلا از سوی امریکا و ناتو رد شده است). نتیجه گیری در مجموع با در نظر گرفتن پیش زمینه ها و همچنین چگونگی طرح اتهام جدید سعود الفیصل به ایران می توان به این نتیجه رسید که عربستان در پوشش این اتهام سازی خود را برای ورود نظامی جدید به سوریه آماده می کند و از این جهت اظهارات فیصل نوعی تلاش پیشدستانه محسوب می شود که در چارچوب سیاست فرار به جلو معنی پیدا می کند. اما از آنجا که دخالت های عربستان در سوریه مسبوق به سابقه بوده و حتی به اذعان جوبایدن معاون رئیس جمهور امریکا متحدان این کشور از جمله عربستان نقش اصلی در ظهور و بروز داعش داشته است (که افشای این واقعیت در نهایت بایدن را به عذرخواهی واداشت ) از اینرو از این زوایه می توان اتهام سازی فیصل را نوعی تلاشی فرافکنانه از نقش این کشور در ظهور داعش ارزیابی کرد.