پايگاه خبری تحليلی خط نيوز 21 شهريور 1397 ساعت 11:01 http://khatnews.com/vdcbffbs.rhbazpiuur.html -------------------------------------------------- نقد نمایش"عند از مطالبه" عنوان : شهید ثروتمندی که به اندازه یک قبر هم سهم ندارد! -------------------------------------------------- «عند از مطالبه» نمایشی است که تیغ تند آن همه را از مسئولین تا مردم عادی نشانه گرفته و هدفی جز بیداری ما ندارد، البته اگر قصد بیدار شدن داشته داشته باشیم. متن : به گزارش خط نيوز به نقل از دفاع پرس، هنر رسالتی جز بیداری مخاطبان خود ندارد. هر قدر که یک اثر هنری به این سمت حرکت کند به هدف نهایی خود نزدیک‌تر شده است. به قول معروف کسی که از دلی که غنج می‌رود توقع پر دلی ندارد. متاسفانه اغلب آثار نمایشی که روی صحنه می‌روند از این قماشند. این آثار به اتکای چهره‌های مطرح و ستارگان گرانش مخاطبان زیادی را به سالن‌های تئاتر می‌کشانند و جز بیلت گران قیمت خود چیزی برای تماشاگران خود ندارند. این مشکل فرهنگی در کنار بی‌توجهی اغلب هنرمندان به مساله دفاع مقدس فضای تئاتر را غیر قابل تحمل کرده است. در این میان نمایش‌هایی روی صحنه می‌رود که فضا را تلطیف و چراغ هنرهای نمایشی در بحث دفاع مقدس را روشن نگه می‌دارند، البته اگر مصلحت اندیشی‌ها و مانع تراشی‌ها بگذارد که این چراغ روشن بماند. در فضایی که تئاتر دفاع مقدس در تنگنای جدی در فرم و محتوا قرار دارد، «سامان خلیلیان» نمایشی را به نویسندگی «مرتضی شاه کرم» روی صحنه برده که این بار همه اقشار جامعه از همه طبقات و حزب و دسته و گروه را زیر سوال برده است. «عند از مطالبه» هر چقدر مثل هوایی تازه در عرصه تئاتر دفاع مقدس است، به همان اندازه نفس کسانی که در این نمایش مورد انتقاد قرار گرفته‌اند را نیز می‌گیرد. بر خلاف آثاری که روی صحنه رفته‌اند و دیده‌ایم که اثر نسبت به متن عقب‌تر ایستاده، «عند از مطالبه» یک خرق عادت محسوب می‌شود. یعنی شکل اجرا با همه اجزایش از قبیل بازی، کارگردانی، نور و ... نسبت به متن پیشی گرفته است. این شاید به خاطر همان نگاه تند انتقادی اثر است که خلیلیان آن را به درستی به نمایش گذاشته است. در نمایش «عند از مطالبه» می‌بینیم که مادر شهیدی ناامید از تفحص شدن پسرش فوت می‌کند و جز عده‌ای معدود از کارکنان معراج شهدا، کسی در مراسم دفن او حاضر نمی‌شود، همه اقوام و آشنایان این مادر از شرکت در ختم او سرباز زده‌اند. مدتی بعد معلوم می‌شود این شهید وارث ثروتی بوده و حالا که پدر و مادر شهید زنده نیستند، این ثروت به اقوام درجه 2 و سه می‌رسد. بنابراین تعداد زیادی مدعی هستند با شهید پیوند خویشی دارند تا از این طریق بخشی از ثروت شهید را تصاحب کنند. این در حالی است که شهید مفقودالاثر حتی قطعه زمینی کوچک، که قبرش باشد، ندارد. در «عند از مطالبه» نام جوانانی آورده می‌شود که همراه شهید مفقودالاثر به شهادت رسیده‌اند، آنها هر کدام از گوشه گوشه ایران جمع شده‌اند تا از آبروی و حیثیت و مرزهای ایران صیانت کنند. این شهدا حتی پلاک‌های خود را نیز به کناری می‌گذارند تا در نیت خودشان صادق باشند و فقط و فقط برای خدا جهاد کرده باشند. در کنار نام‌های جوانان شهید، نام جوانانی نیز آورده می‌شود که آقازاده‌اند و به سبب داشتن ژن خوب‌شان، سهمی از جاده‌ها و جنگل‌ها و دشت‌ها و ساحل‌ها و کویرها و کوه‌ها را به نام خود زده‌اند و ریزه‌خوارن آنها نیز با منتسب کردن خود به شهید قصد دارند ثروت شهید مفقودالاثر تصاحب کنند. دیگر اهمیتی ندارد که آن شهید چقدر ثروت دارد یا اصلا وجود چنین ثروتی اثبات شده است یا نه، همین نفس عمل که خود را به شهید الصاق کنیم تا از رانتی استفاده کنیم عمق فاجعه‌ای است که درکش نمی‌کنیم. «عند از مطالبه» در حکم سیلی آبداری است که باید ما را بیدار کند اما موفق نیست، موفق نیست چرا که اغلب ما خود را به خواب زده‌ایم تا بیدار نشویم. یا اگر بیداریم سکوت کرده‌ایم تا از آنچه که داریم محروم نشویم. اگر نه «عند از مطالبه» در بیان آنچه می‌خواهد بگوید هم صادق است هم موفق. اگر در این نمایش شخصیت مثبتی جز همان شهید که روحش در صحنه تجلی پیدا می‌کند، نمی‌بینیم، به خاطر این است که ما بارقه‌هایی از شر در نهاد خود داریم که باعث شده از اسم و رسم شهدا برای خود طرفی ببندیم. معدودند کسانی که داغ شهدا بر دل دارند اما یا فریادشان را در گلو خفه کرده‌اند یا آنها را متحجر و وامانده معرفی کرده‌اند. «عند از مطالبه» اثری است که باید آن را یک بار دید و بارها و بارها به آن فکر کرد. خلیلیان در توان خود به رسالت هنرمندانه‌اش عمل کرده و حالا این ما هستیم که به عنوان مخاطب باید آن را ببینیم و فکر کنیم که کجای ماجرا هستیم و چه باید بکنیم. البته اگر قدرت اندیشیدن ما با تماشای هزار باره سلبریتی‌های پوشالی از دست نرفته باشد.