پايگاه خبری تحليلی خط نيوز 26 دی 1398 ساعت 10:58 http://khatnews.com/vdcaayni.49new15kk4.html -------------------------------------------------- عنوان : اقدامات ترمیمی، عمود اعتماد را محکم می‌کند -------------------------------------------------- مي‌گويند، بحث بر سر اعتماد است و بايد اين ديوار ترک‌خورده را ترميم کرد. متن : مي‌گويند، بحث بر سر اعتماد است و بايد اين ديوار ترک‌خورده را ترميم کرد. اما فارغ از اظهارنظرهاي برخي کنشگران اجتماعي، برخي مفسران مباحث سياسي معتقدند، مسئولان طي روزهاي گذشته وراي مصلحت‌انديشي عمل کرده و يا خواسته‌اند پس از بررسي‌هاي لازم به اين اطمينان دست يابند که هواپيماي اوکرايني براثر اصابت موشک ساقط‌شده، طبعا آنچه اهميت دارد، بيان صريح و صادقانه است، آن‌هم از زبان سردار اميرعلي حاجي‌زاده، فرمانده نيروي هوافضاي سپاه که گفت، «ما يک‌عمر خودمان را پيش‌مرگ مردم کرديم و امروز هم آبرويمان را با خداوند متعال معامله مي‌کنيم و در اين شرايط سخت در مقابل دوربين‌ها ظاهر شديم تا توضيح دهيم. اين حادثه توسط ستادهاي بالاتر و مجموعه قوه قضائيه ان‌شاءالله بررسي و ارزيابي خواهد شد و اطلاعات کامل مي‌شود؛ همين ابتداي صحبت عرض مي‌کنم گردن ما از مو باريک‌تر است و همه مسئوليت اين کار را مي‌پذيريم و هرگونه تصميمي مسئولان بگيرند ما مطيع اجراي آن هستيم.» و يا اظهارات سردار حسين سلامي، فرمانده کل سپاه، در جلسه غيرعلني مجلس شوراي اسلامي که قسم خورد آن شب هيچ‌کس نخوابيد تا اين ماجرا اتفاق افتاد. «من واقعا عرض مي‌کنم ما درعين‌حال که يک پيروزي بزرگ به دست آورده بوديم، حتي قبل از آن‌که متوجه بشويم احتمالا موشک ما به هواپيما اصابت کرده است، سقوط هواپيما به‌خودي‌خود ما را تلخ‌کام کرده بود.» اظهار اين سخنان دست‌کم، آن باور پيشين را در نزد افکار عمومي تقليل داد، اين‌که «بين مقامات کشور، چندين راه در مواجهه با اشتباهات و خطاهايشان وجود دارد که از همه اين راه‌ها استفاده مي‌کنند، به‌جز راه درست و منطقي که همانا پذيرش اشتباه و خطا و هزينه‌هايي است که بر کشور از ناحيه آنان ايجادشده است.» گفته‌هاي سردار حاجي‌زاده و سردار سلامي و اعترافات مسئولان نشان داد که چه اشکالي دارد به اصل انقلاب برگرديم؟ چه اشکال دارد مسئولان بپذيرند که آنان معصوم از خطا نيستند و درعين‌حال ساير مسئولان در دولت هم بپذيرند آنان هم اشتباه کرده‌اند در برخي امور. چه اشکال دارد بپذيرند گاهي براي نجات خود از پاسخگويي خلاف واقع هم گفته‌اند؟ چه اشکال دارد که بگويند وضعيت کشور درجاهايي که ناکارآمدي وجود دارد به خاطر اشتباه‌ها و خطاها و سوءاستفاده‌هاي برخي از مسئولين دولتي بوده است؟ البته طرح همه اين پرسش‌ها چندان ارتباطي با فضاي پيش‌آمده مبني بر اصابت موشک به هواپيماي اوکرايني ندارد اما بيان چنين سؤالاتي خالي از لطف نيست. برخي از پژوهشگران حوزه اجتماعي بر اين باورند که اگر مسئولين در همان ساعات نخستين سقوط هواپيما و پيش از آن‌که سردمداران غربي اين ادعا را داشته باشند، خطايشان را مي‌پذيرفتند، و يا دست‌کم با قطعيت، غيرعلمي بودن فرضيه سقوط به‌وسيله پدافند هوايي را انکار نمي‌کردند، اين‌گونه اعتماد مردم به مسئولين کشور و رسانه‌هاي در اختيار آنان آسيب نمي‌ديد. خطاي غيرعمدي در شليک به هواپيما و از دست رفتن جان نخبگان ايراني، خانواده‌هايي را عزادار کرده و کشور در شوک و سوگ فرورفته و سياه‌نمايي‌هاي جهاني عليه ايران افزايش‌يافته است. همه اين‌ها درست اما بايد کوشيد تا آب‌رفته به جوي بازگردد و اين اعتماد مخدوش باري ديگر ترميم شود. همه ما مي‌دانيم که پيش از انقلاب اسلامي، اساس حکومت بر اعتماد مردم و مسئولان و روابط متقابل بين آن‌ها نبود و ازجمله عوامل مهمي که در پيروزي انقلاب اسلامي نقش داشت، اين بود که مردم احساس کردند انقلابيون گروهي از نخبگان جامعه‌اند که از درون خود آن‌ها برخاسته‌اند و سخن دل آنان را مي‌گويند. ازاين‌رو، به آنان اعتماد کردند و به همراهي با آنان پرداختند و در مبارزه شرکت جستند و زمينه پيروزي آن را فراهم کردند. پس از پيروزي نيز، به‌ويژه در دوران جنگ تحميلي، مردم اعتماد خود را به انحاي گوناگون به اثبات رساندند و خود را در خدمت اهداف انقلاب و در رکاب مسئولان قراردادند. اعتماد مردم نسبت به مسئولان، سرمايه بزرگ انقلاب اسلامي است و اين امر ضرورت و اهميت تحقيق در اين زمينه را آشکار مي‌سازد. واژه اعتماد گرچه به‌ظاهر ساده است اما در خود بار معنايي سنگيني دارد که گاهي ناديده انگاشته شده است. اين واژه به علت گستردگي معنايي، مي‌تواند در مرحله گذار از بحران‌هاي موجود مؤثر باشد. اعتماد در ورودي نظام، تصميم‌گيري‌ها، الگوسازي‌ها، برنامه‌ريزي‌ها، عملکردها و خروجي نظام و خصوصا بر روي بازخورد سيستم، نقش فعال و مؤثري دارد و به‌صورت يک عامل و عنصر نامرئي اثر خود را در نظام باقي مي‌گذارد و نبود آن در جامعه موجب ناآرامي و حتي بحران مي‌شود. در روند اعتمادسازي متقابل ميان مردم و حکومت، نه‌تنها نظام سياسي بلکه توسعه سياسي ازجمله موضوعاتي است که از ابعاد مختلفي موردبررسي قرارگرفته است. صرف‌نظر از مباحثي که درباره ضرورت توسعه سياسي و تقدم يا تأخر آن بر توسعه اقتصادي صورت گرفته، عوامل مختلفي را مي‌توان در جهت دست يافتن به توسعه سياسي در جوامع اسلامي مورد ارزيابي قرارداد توسعه سياسي بيش از هر چيز، به امنيت و آرامش در حوزه سياسي نيازمند است و چنين امنيت و آرامشي تنها در سايه برقراري اعتماد ميان حاکمان و مردم حاصل مي‌شود. بنابراين بايد مکانيسم‌هايي براي ايجاد اعتماد ميان آن‌ها طراحي کنيم. * سرمايه اجتماعي، تقويت‌کننده نظام سياسي اعتماد يکي از مؤلفه‌هاي سرمايه اجتماعي است که ارتباط تنگاتنگي با احترام، اطمينان، جامعه‌پذيري، انسجام اجتماعي و جامعه مدني دارد که با مشکل اصلي سياست‌گذاري عمومي و برقراري و تداوم هماهنگي اجتماعي، ارتباط دارد. اگر بخواهيم سرمايه اجتماعي را در سطح کلان موردبررسي قرار دهيم. بايد به نحوه رفتار ارکان دولت و نهادهاي برآمده از آن بپردازيم که در اين زمينه شاخص اعتماد بين شهروندان و حکومت و نهادهاي حکومتي يکي از معيارهاي مهم است. نبايد از اين نکته غفلت ورزيد که سرمايه اجتماعي به انحاي مختلف تقويت‌کننده نظام سياسي و قدرت حاکم است. ازاين‌رو به عبارتي فقدان سرمايه اجتماعي، فقدان ساير سرمايه‌ها، فقدان اعتماد و درنهايت نارضايتي از سيستم و درواقع تقويت گزاره‌هاي تخريب‌کننده و تنش‌آفرين را به همراه خواهد داشت. سرمايه اجتماعي عاملي است براي سنجيدن اعتماد، مشارکت، مشروعيت، ارزش‌ها و هنجارها که دارايي‌هاي مهمي را در يک کشور تشکيل مي‌دهند که مي‌تواند سهم مهمي در تدارک قدرت نرم براي نظام سياسي و افزايش قابليت‌هاي آن داشته باشد. بي‌ترديد اعتماد يا بي‌اعتمادي مردم و شـهروندان از شخصيت‌هاي سياسي يك ذهنيت مبتني بر توطئه نيست بلكه حتما رجال سياسـي دسـت بـه اقدامي زده‌اند كه منجر به اعتماد يا بي‌اعتمادي گشـته اسـت؛ چـون همان‌گونه كـه اعتمـاد موجب كاهش شكاف بين حاكمان و شهروندان و افـزايش وفـاداري شـهروندان در مقابـل قوانين و توانمندترشدن نظام سياسي جمهوري اسلامي ايرانخواهـد شـد، بي‌اعتمادي نيـز مردم را از مشاركت در انواع مناسب تجربه اجتماعي بازمي‌دارد. اين مسائل را به‌طورکلي مطرح کرديم و هدف از طرح آن، نگاه سياست زده و يا نقد حاکميت نيست زيرا معتقديم، اعتراف به خطاي پيش‌آمده در ماجراي هواپيماي اوکرايني، باري ديگر به‌نظام اسلامي، مشروعيت بخشيد، حال صرف‌نظر از تحليل‌هاي ما، پيرامون اين مسئله و حواشي آن با حسين نجابت، فعال سياسي اصولگرا و نماينده پيشين مجلس گفت‌وگو کرديم. او مي‌گويد: «بي‌ترديد بهترين راه، ترکيبي از صداقت‌گويي و عذرخواهي جدي بود و بعد رسيدگي به خانواده کساني که در سانحه سقوط هواپيما آسيب‌ديده‌اند، چه ازنظر معنوي و چه مادي، بنابراين بايد همه نظام و مجموعه کل کشور سه ويژگي را همواره دنبال کنند، ۱-عمل و زبان عذرخواهي ۲-رسيدگي به آسيب‌ديده‌ها به‌خصوص ازنظر روحي، معنوي و مادي ۳-صداقت و راستي. دراين‌بين عذرخواهي جدي هم بيشتر از اين حرف و سخن‌ها بايد از سوي مسئولان صورت پذيرد.» * اصابت سهوي موشک نبايد به يک تسويه‌حساب جناحي تبديل شود او در ادامه تأکيد مي‌کند: «اصابت سهوي موشک به هواپيماي اوکرايني يک آسيب ملي است و نبايد به يک تسويه‌حساب جناحي و سياسي تبديل شود اما متأسفانه اين مسئله در فضاي مجازي صورت گرفته، وقتي يک آسيب اجتماعي اتفاق مي‌افتد، توصيه اين است که مسائل سياسي را دخالت ندهيم و با دستاويز قرار دادن اين مسئله، براي آسيب زدن به رقيب سوءاستفاده نکنيم، آن‌هم در شرايطي که در حوزه بين‌الملل، بسياري از صاحب‌نظران صراحتا عنوان کرده‌اند، اين شجاعت جمهوري اسلامي براي پذيرفتن اشتباه خود و عذرخواهي، مسئله کمي نيست، اما متأسفانه اين گروه‌هاي داخلي هستند که به ماجرا دامن مي‌زنند، همه ما در هر جايگاهي بايد اشتباهات را بپذيريم و مجموعه نظام سعي کند اين مشکل را به‌اصطلاح حل کند. برخي به‌اشتباه تصور مي‌کنند اين مسئله منجر به کاهش سرمايه اجتماعي شده، اين‌طور فکر نمي‌کنم زيرا بستگي به عملکرد ما دارد. درست است که اشتباه صورت گرفته و تا حدي به اعتماد عمومي لطمه زده اما دراين خطا اگر ما اقدامات ترميمي را انجام بدهيم، غيرقابل‌جبران نيست.»نجابت تصريح مي‌کند: «درجه بالاي اعتماد مردم به يکديگر و به حاکمان و متقابلا حاکمان به مردم، و ترجيح صداقت به‌دروغ، شهروندان را در يک فضاي اطمينان‌بخش روحي و رواني قرار داده و سطح مشارکت و زندگي در فضايي اجتماع‌محور و نه شخص محور و همچنين ترجيح منافع عمومي به منافع شخصي را به طرز چشمگيري بالابرده و بخش اعظم پيشرفت‌هاي حاصله در اين جوامع نيز ناشي از همين شرايط حاکم است. بنابراين نظام اسلامي با رويكرد عمل‌گرايانه خود، باكي از پوزش‌خواهي از مردم ندارد و اين واقعيت را به تصوير كشيده كه پاسخگويي، راستي و پاكدستي را به‌عنوان بايسته‌اي مهم در قبال مردم، الگوي عمل خود قرار داده است. پيروي از اين الگوي عمل بود كه بار ديگر اعتماد عمومي را به سطحي قابل‌قبول رساند.» اين فعال سياسي اصولگرا در خاتمه سخنانش توضيح مي‌دهد: «سرمايه اجتماعي مفهومي است كه از دهه‌هاي نخست سده پيشين به ادبيات سياسي راه يافت و به‌عنوان مؤلفه‌اي تعيين‌کننده در سير تحولات و فرآيندهاي كلان كشورها، هم‌تراز با ديگر جنبه‌هاي قدرت ملي چون سرمايه‌هاي اقتصادي و انساني قرار گرفت. اعتماد عمومي، همدلي، صداقت، حسن تفاهم، فداكاري، انسجام، همكاري، مشاركت و … را كه در تعامل ميان اعضاي يك جامعه مفهوم و نمود پيدا مي‌کند، عناصر شکل‌دهنده به سرمايه اجتماعي مي‌دانند؛ سرمايه‌اي كه بُعد معنوي اجتماع محسوب مي‌شود و به‌مثابه كشتزاري است كه بذرهاي سرمايه‌هاي مادي و انساني در آن به رشد و بالندگي مي‌رسند. به عبارتي، بدون سرمايه اجتماعي بهره‌برداري بهينه از ديگر منابع و سرمايه‌هاي ملي امکان‌پذير نيست. بدون شك اگر در جامعه‌اي همدلي، اعتماد، انسجام و … ميان مردم و نيز بين مردم و مسئولان تضعيف شود، آنگاه همكاري و مشاركت عمومي در امور سياسي، اقتصادي، فرهنگي و غيره به پايين‌ترين سطح كاهش مي‌يابد و پشتوانه مردمي براي برداشتن گام‌هاي روبه‌جلو از استواري لازم تهي خواهد شد. در چنين شرايطي، سرمايه‌هاي مادي و انساني ،كارآمدي چنداني در توليد قدرت ملي و اعتبار بين‌المللي براي كشور نخواهند داشت.» به اذعان او، مهم‌ترين هدفي که هم در منطقه و هم در جهان، ايران را هدف دشمنان قرار داده، اين است که سرمايه اجتماعي جمهوري اسلامي را به يک نحوي موردحمله و هجوم قرار دهند و مسئله اين است که ما هم متناسب با آن کاري انجام نمي‌دهيم، بي‌ترديد تبليغات دروغين براي خنثي کردن اعتماد عمومي نسبت به ايران است تا سرمايۀ اجتماعي کشورمان را تضعيف کنند؛ به دليل اين‌که اين مقوله در چارچوب روابط بين‌الملل به‌نوعي ارتباط نزديکي باقدرت دارد. هر ميزاني که اعتماد عمومي و سرمايه اجتماعي بالا برود، قدرت ملي هم تقويت مي‌شود و به‌عکس، هرقدر پروژه ايران‌هراسي که با اين شدت وحدّت دنبال مي‌شود پيش برود، سرمايه اجتماعي و هم به تعبيري، قدرت ايران را هدف قرار داده ‌است. رسالت